حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین نظرات

آنان کـه خـاک را بـه نـظـر کیمیا کننـد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۱۱ ب.ظ



آنان کـه خـاک را بـه نـظـر کیمیا کننـد

آیا بُوَد کـه گوشـه‌ی چشمی به ما کننـد


این غزل احتمالاً درپاسخ به غزلیست که شاه نعمت الله ولی سروده و‌ادّعاهایی مبنی برداشتن کرامات ومداواکردن ِ صد درد را به گوشه ی چشمی مطرح کرده است! ابتدا غزل شاه نعمت اله رامرورمی کنیم:
۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۴:۱۱
رضا ساقی

آن تُرک پری چهره که دوش از بر ما رفت

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۰۸ ب.ظ



آن تُرک پری چهره که دوش از بر ما رفت

آیا چه خطا دید که از راه خطا (ختا) رفت

جای بسی تاسّف است که بعضی متعصّبِ ناآگاه، بدون اطلاع ازشان غزل، این غزل را درمدح امام زمان دانسته وجاهلانه وناآگاهانه درحق ِ امام زمان، حضرت حافظ، مخاطب غزل شاه شجاع و دوستداران حافظ جفاکرده اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۴:۰۸
رضا ساقی

آن پیک نامور که رسید از دیاردوست

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۰۶ ب.ظ


آن پیک نامور که رسید از دیاردوست
آورد حرز جان ز خطِ مُشکبار دوست

دربعضی ازنسخه های قدیم به جای "آن" این ثبت شده که بنظردرست ترمی باشد. چراکه صحبت ازپیکی هست که به خدمت حافظ مشرّف شده است.
پیک: کسی که ماموررساندن چیزی یا پیامی باشد.قاصد
نامور: نامه بر، نامه ور،نامه رسان. بعضی نامور رابه معنای مشهور وسرشناس معنی کرده اند که بنظر درست نیست وهمین نامه ور درست می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۴:۰۶
رضا ساقی

آن سیه چُرده که شیرینی عالم با اوست

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۲:۰۴ ب.ظ




آن سیه چُرده که شیرینی عالم با اوست
چشم میگون لب خندان دل خرّم با اوست

            این غزل بسیارشیوا وشیرین باآهنگی دلنشین وموسیقی دلنوازسروده شده ودارای مضامین بِکرعاشقانه است. بسیاری بدون آگاهی ازشانِ نزولِ غزل، براین باورند که این غزل درمدح پیامبراسلام می باشد، 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۴:۰۴
رضا ساقی

آنشب قَدری که گوینداهل خلوت امشب است

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۴۰ ب.ظ




آنشب قَدری که گوینداهل خلوت امشب است
یارب این تأثیردولت درکدامین کوکب است

شب قدر:به باورمسلمانان، قرآن درشب قدرنازل شده وعظمتِ آن آنقدرزیاد است که دراین شب اعمال هزاربرابرمحاسبه می شود. خداوند درقرآن می فرماید....وتوچه می دانی که شب قدر چیست؟ 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۴۰
رضا ساقی

آن غالیه خط گرسوی مانامه نوشتی

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۸ ب.ظ


 آن غالیه خط گرسوی مانامه نوشتی
گردون ورقِ هستی ما درننوشتی
غالیه: بوی خوش مرکّبی که به مُشک و عَنبر و باله آغشته شده باشد مرکّبی معطّر به رنگ سیاه 
"خط" ایهام دارد: ۱- دست خط ۲- موهای لطیفی که گِرداگِردِ صورت وپشت لبها درهنگام بلوغ می روید وسببِ جذابیّت وزیبایی می گردد(البته درچشم عاشق که همه چیزمعشوق خودرا زیبامی بیند) 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۳۸
رضا ساقی

آن کیست کز روی کرم باماوفاداری کند

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۷ ب.ظ



آن کیست کز روی کرم باماوفاداری کند

برجای بدکاری چومن یکدم نکوکاری کند

     شاعراحساسِ غریبی پیداکرده ودرپیِ شخصِ جوانمردیست که ازرویِ بزرگواری و بخشندگی،قدم پیش گذارد ودستِ دوستیِ شاعر رابفشارد ودرمقابلِ بدیهایِ اوخوبی ونیکوکاری واحسان نماید.البته خودِ شاعر نیزمی داندکه پیداکردنِ کسی که دارایِ چنین فضایلِ اخلاقی باشد ورفتار وکردارِبدِآدمی را با بزرگواری ونکوکاری پاسخ دهدبسیارسخت است، لیکن آرزوییست که ازرویِ ملالتِ خاطربرزبان جاری ساخته واین مضمون راپرورده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۳۷
رضا ساقی

آن کـه پامال جفا کرد چوخاک راهم

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۵ ب.ظ



آن کـه پامال جفا کرد چوخاک راهم 
خاک می‌بوسم وعذرقدمش می‌خواهم 

شاعر از بابت دوریِ معشوق دچار زجر و اندوهی شدیدشده ومستأصل ودرمانده گردیده است. امازیباییِ کارعاشق دراین نکته ی لطیف نهفته که غم ودردِ دوری معشوق را با جان و دل می‌پـذیرد و این غم و اندوه را دوست دارد. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۳۵
رضا ساقی

آن که از سُنبل او غالیه تابی دارد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۳۳ ب.ظ





آن که از سُنبل او غالیه تابی دارد
باز با دلشدگان ناز و عتابی دارد

سنبل: استعاره اززلف معشوق است.
غالیه: بوی خوشی مرکّب از مُشک و عنبر و باله به رنگ سیاه که موی را بدان خضاب کنند. در اینجا به غالیه شخصیّت انسانی داده شده است. غالیه با دیدن رنگ وبوی زلف معشوق از حسرت به پیچ وتاب افتاده است. معمول این است که زلف می بایست حسرت غالیه رابکشد تا به واسطه ی آن خوشرنگ وخوشبوشود لیکن به مدد نبوغ حافظ، دراینجا زلف معشوق چنان جلوه ای دارد که غالیه حسرت آن رامی خورد!.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۳۳
رضا ساقی

آن که رُخسار تو را رنگِ گل و نسرین داد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۲۸ ب.ظ


آن که رُخسار تو را رنگِ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد

این غزل به استنادِ بیت پایانی درمدح "خواجه قوام الدین محمد صاحب عیار" است که از وزیران سلسله ی آل مظفّر و خدمتگزاران شاه شجاع در قرن هشتم هجری قمری بود. وی علاوه بر درایت در امر وزارت، مردی جنگجو و امیری دلیر بود و در اغلب جنگ های شاه شجاع به عنوان سردار قشون شرکت داشت و عامل اغلب پیروزی‌های پادشاه در مقابل مخالفینش بود. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۸
رضا ساقی

آنکس که بدست جام دارد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۲۳ ب.ظ


آنکس که بدست جام دارد
سلطانیِ جَم مُدام دارد
جام : ساغرشراب
جَم :  جمشید ، پادشاه باستانی که بارگاهی باشوکت وشکوه افسانه ای داشت.
مُدام : همیشه،پیوسته 
معنی بیت: هرکس که به جام شراب دسترسی راحتی دارد مسلّماً اوسلطانِ وقتِ خویش است وسلطانیِ اوبه همان شکوه وعظمتِ جمشیدشاه افسانه ایست.
ای که درکوی خرابات مقامی داری
جم ِوقتِ خودی اَرباده به جامی داری   
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۳
رضا ساقی

آن یار کز او خانه‌ی ما جای پـری بـود

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۲۱ ب.ظ






آن یار کز او خانه‌ی ما جای پـری بـود 
سرتاقدمش چون پری ازعیب بَری بود 

 بعضی ازشارحین محترم درمورد این غزل چنین اظهارنظرکرده اندکه حافظ این غزل را در عزا و فراق ِهمسر ویافرزندش سروده‌است. بعضی نیز براین باورند که غزل درغیبتِ شاه ابواسحاق که ازدوستان صمیمیِ حافظ بوده سروده شده است باتوجه به محتوایِ غزل، نگارنده ی این متن نیز بانظردومی موافق است . به گواهیِ مورّخین ،ابواسحاق که خوداهلِ شعرودارایِ ذوق ِ شاعری بودمدتی به عدل ودادحکومت کردودرنهایت مغلوب امیر مبارز الدین گردید وبه امر وی به قتل رسید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۱
رضا ساقی

ابر آذاری بر آمد باد نوروزی وزید

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۲۰ ب.ظ


ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

وجه می می خواهم ومطرب که می گویدرسید؟


 آذار : ماه ششم از ماههای رومیست بعبارتی ۹ روزآزار در اسفند و ۲۱ روزش در فروردین است.  اکثر ابیات این غزل مزین به آرایه ی"حُسن طلب" می باشد. مفهوم"حسن طلب" آن است که شاعر به زیبایی و رندی با زبانی شیرین ولطیف درخواست وتقاضای خودرا مطرح سازد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۰
رضا ساقی

اَتَتْ رَوائحُ رَندَ الحِمی و زاَد غَرامی

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۱۸ ب.ظ



اَتَتْ رَوائحُ رَندَ الحِمی و زاَد غَرامی
فدای خاک دردوست بادجان گرامی
اَتَتْ: آمد
رَوائح: شمیم و بوهای مطبوع ومعطّر
رَند: نام درختی بابوی معطّر
حِمی: منطقه وچراگاه اختصاصی، محوطه ی حرم خصوصی یار 
زاد:فزونی یافت،زیاد شد
غَرامی: عشق واشتیاق 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۸
رضا ساقی

احمد الله عَلی مَعدِلة السّلطان

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۱۷ ب.ظ


http://s9.picofile.com/file/8347494150/ac_image_4h15389843340l.jpeg



احمد الله عَلی مَعدِلة السّلطان ِ
احمدِ شیخ اویس ِ حسنِ ایلخانی
احمد الّله : خداراسپاس می گویم
علی: برای
مَعدِلت: عدل
السّلطان: پادشاه
احمد شیخ اویس حسن ایلخانی: غزل در مدح سلطان احمد جلایر، از سلسله ایلکانیان بغداد است .  این پادشاه در تذکره دولتشاه سمرقندی چنین وصف شده است :
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۷
رضا ساقی

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۱۳ ق.ظ


از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
"ازخون دل نوشتم" ایهام دارد: ۱- ازدل ِخون شده ازدرد دوری ازاینکه دلم درفراق دوست خونین است تصمیم به نوشتن نامه گرفتم ۲- ازخون دل، مرکّب قلم تهیّه کردم"کنایه ازشدّت اندوه" هردومعنی مدّنظرشاعربوده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۱:۱۳
رضا ساقی

ازدیده خون دل همه بر روی ما رود

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۵۰ ق.ظ

 

 ازدیده خون دل همه بر روی ما رود 

بر روی ما زدیده چه گویم چه‌هارود ؟

این غزل یکی از ناب ترین غزلهای خواجه ی شیرازاست که به آرایه ی ایهام مزین است. ایهام یکی اززینتهای غزل است. ایهام بکارگیری  واژه هابانظرداشت معانی گوناگون است. یعنی شاعر کلماتی رابا حداقل دو معنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد درشعربکارمی گیرد تاذهن خواننده برسر دوراهی یاسه راهی قراگیرد ودرکشف معنای اصلی دچار چالش شود. قرارگرفتن ذهن برسردوراهی وتلاش بدای پیداکردن معنای مورد نظرشاعر وپیداکردن داستان یا ضرب المثل مرتبط با آن بیت یا مصراع، تولیدلذت خاصی درخواننده کرده وسبب فزونی علم و دانش می گردد. یکی دیگراز رازهای ماندگاری ومحبوبیت حافظ همین نبوغ ایهام گویی اوهست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۵۰
رضا ساقی

از سرکوی توهر کوبه مـلالت برود

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۴۷ ق.ظ

      

از سرکوی توهر کوبه مـلالت برود

نرودکارش وآخر به خجالت برود

 حافظ درمبحث عاشقی نظریه یِ جالبی دارد، او معتقد است هرکس کوی وبرزنِ معشوق را با خاطری آزرده و ناراحت ترک کند. کارش به پیش نمی رود و سرانجام خوشی نخواهد داشت وکارش به شرمساری کشیده خواهد شد.

ازدرخویش خدارا به بهشتم مفرست

که سرکوی توازکون ومکان مارابس

عاشق حقیقی هرگز از بی توجهیِ معشوق ملول نمی شود ودست ازعشق ورزیدن برنمی دارد. 

" وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم  که در طریقت ما کافری است رنجیدن "

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۷
رضا ساقی

ازمن جدامشوکه تواَم نور دیده‌ای

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۴۴ ق.ظ




ازمن جدامشوکه تواَم نور دیده‌ای
آرام جان ومونس قلب رمیده‌ای

تواَم نور دیده‌ ای : تو نور چشم وعزیزمن هستی 
آرام جان: آرامش بخش جان من هستی.
مونس: همرازوهمنفس 
رَمیده: رم کرده،گریزان و فراری
خطاب به معشوق است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۴
رضا ساقی

افسرسلطان گل پیداشد ازطَرف چمن

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۴۲ ق.ظ


افسرسلطان گل پیداشد ازطَرف چمن
مَقدمش یارب مبارک بادبرسروو سَمن
افسر: تاج، کلاه پادشاهی 
سلطانِ گل:  گل به سلطان تشبیه شده است، کنایه ازمخاطب غزل است مخاطبی که بتازگی به تخت پادشاهی جلوس کرده است. باتوجّه به سه واژه ی "پشنگ،ایذج ونام اتابک" که درمتن غزل آمده چنین بنظرمیرسد که این غزل به مناسبت به تخت نشستن  یکی ازاتابکان لر(اتابک پشنگ سُلغرشاه فرزند اتابک احمد) درزمان امیر مبارزالدّین سروده شده است. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۲
رضا ساقی

اگر آن طایر قدسی زدرم باز آید

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۴۰ ق.ظ

 

اگر آن طایر قدسی زدرم باز آید 
عمربگذشته به پیرانه سرم بازآید

طایرقدسی ایهام دارد :۱_ پرنده‌ ایی ملکوتی وپاک منزّه  و(همای سعادت) ۲_معشوق  و یار فرشته‌ سیرت

معنی بیت :  چنانچه آن یارفرشته سیرت که درحال حاضر ازفیض حضورش محروم هستم دوباره بازگرددبه خانه‌ام بیاید،  عمرِ ازدست رفته وسپری شده یِ من مجدداً بازخواهد گشت ومن ِپیرانه سر، دوباره جوانی آغاز خواهم کرد. »عمر بگذشته« هم به معنای " عمر سپری شده" وهم به معنایِ «معشوق» است. امروزه هم به دلبندان وعزیزان می‌گویند : عمرم ،توعمرمنی.

 بازآی که بازآید عمرشده یِ حافظ

هرچندکه نایدبازتیری که بشدازدست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۴۰
رضا ساقی

اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۳۵ ق.ظ
http://s8.picofile.com/file/8310592868/1509479042127image.JPG


اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

تُرکان شیرازی احتمالاً جاذبه های زیادی برای حافظِ عاشق پیشه داشته که حاضربوده 

سمرقند وبخارا را فدای خال ِ دلربای آنها کند! 

منظور ازترکِ شیرازی ممکن است دخترزیبا روی شیرازی یا شاه شجاع  بوده باشدکه ازجانب مادر ترک تباربود.
این احتمال وجود دارد  که غزل زمانی سروده شده که بین حافظ وشاه شجاع شکرِآب شده بوده ، به همین سبب نیز حافظ ازعبارت:  اگربدست آرد دل مارا استفاده کرده است . یعنی اگرشاه شجاع ازمن دلجویی کند....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۵
رضا ساقی

اگر به مذهب ِ تو خونِ عاشق است مُباح

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۳۳ ق.ظ



اگر به مذهب ِ تو خونِ عاشق است مُباح
صَلاح ماهمه آنست کان تو راست صَلاح
مذهب: روش،راه ورسم
مُباح: روا، جایز،حلال داشته شده
صلاح: مصلحت، شایسته
خطاب به معشوقی زمینیست.به احتمال زیاد روی سخن باشاه شجاع ِ خوش سیما ومحبوب دل حافظ است که بیشترین غزلهای عاشقانه ی شاعررا به خود اختصاص داده است. ازحال وهوای غزل چنین بنظرمی رسدکه این غزل درزمانی سروده شده که شاه شجاع علیرغم میل قلبی، تحتِ فشارتندرویان ودلواپسانِ آن روزگاران، ناگزیرشد فرمان تبعید حافظ به یزد را به حکم تکفیر! صادرکند. حافظ درزمان حکومت شاه شجاع، باغزلهای تند وآتشین حملات شدیدی علیه متعصبین ومتشرعین ریاکار داشته وبه همین سبب موردخشم وکینه ی آنها واقع شده بود.  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۳
رضا ساقی

اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۳۲ ق.ظ



اگر روم ز پی اش فتنه‌ها برانگیزد
وَر از طلب بنشینم به کینه برخیزد

شاعرعاشق پیشه ی ما که درطول زندگانی پربار خویش عشق های مجازی وزمینی زیادی راتجربه کرده است طبیعتاًبه موازات آن، موردِ بی توجّهی ها نامهربانی هاوکم لطفی های زیادی نیزشده وبارها شیشه ی نازک ِدل نازنینش به سنگ جورو جفا شکسته است.
بنظرمی رسداین غزل نیزکه  واگویه ای ازشرح حال دل شاعراست درهمین راستا بوده باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۲
رضا ساقی

اگربه کوی تو باشد مرا مجال وصول

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۳۰ ق.ظ
 
 
 

اگربه کوی تو باشد مرا مجال وصول

رسدبدولت وصل توکارمن به اصول

 اگربه من این فرصت و اجازه داده می شد که به کوی تـو بـرسم ودرآنجاساکن گردم از نیکبختی و سعادتی که از وصال تـوحاصل می گشت، کار و بـار من هم سر و سامان می‌یـافت وگرنه درغیر این صورت هرگز من به سامان نخواهم رسید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۰
رضا ساقی

اگر شراب خوری جُرعه‌ای فشان برخاک

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۲۵ ق.ظ

 


اگر شراب خوری جُرعه‌ای فشان برخاک
ازآن گناه که نفعی رسدبغیر چه باک ؟!
       
این غزل یکی ازبحث انگیزترین غزلهای حضرت حافظ است.چراکه شاه بیت این غزل وبیت های پایانی،اشاره یِ مستقیم به شراب انگوری داشته وازآن بی پرده به نیکی یادشده است. 
درنظرگاه حضرت حافظ،نه تنهاشراب مذموم ونکوهیده نیست بلکه برای زدودن غم واندوه ورسیدن به شادمانی، داروی بسیارتاثیرگذاری نیز هست. درقفسه های میکده ای که حافظ بنیادآن رابنانهاده انواع شراب بارنگها وطعمهای گوناگون موجودهست: شراب عشق ومحبت، شراب لعل لب،شراب معرفت وآگاهی ،شراب انگوری و.....وهرکس می تواند به مقتضای ظرفیت ومتناسب بادرک وفهم خویش از آنها استفاده کرده وبه عیش وعشرت بپردازد. 
بنابراین شراب درهریک ازغزلها معنای خاص خودرا دارد ومتناسب باکلمات وواژگان مجاور، معنی پیدامی کند. دراین غزل سخن ازشراب انگوریست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۲۵
رضا ساقی

اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۲۲ ق.ظ



اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است
ببانگ چنگ مخورمی که محتسب تیزست

این غزل درزمان حاکمیّتِ امیرمبارزالدین سروده شده است.وی پس از قتل شیخ ابواسحق رفیقِ شفیق حافظ،فارس وشیراز راتصرّف و ضمیمه ی قلمرو خود ساخت.
امیرمبارزالدّین پادشاهی ظالم،بی ادب،مال اندیش، عامی و بی تربیت بوده است. زمانی مایل به افراط در می خوارگی و فسق و فجور می شود و زمانی کارش به دینداری ِ متعصّبانه می کشد ودستوربه بستن میکده ها وآزارواذیتِ میخواران صادرمی کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۲۲
رضا ساقی

اگر بـه بـاده‌ی مُـشگیـن دلم کشـد شـاید

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۹ ق.ظ


اگر بـه بـاده‌ی مُـشگیـن دلم کشـد شـاید

کـه بـوی خـیـر ز زهــد ریــا نمـی‌آیــد


باده یِ مُشگین:باده ای که با  با مُشگ آمیخته شده است  

مشگ:مادّه ای خوشبو ومعطّر است که در زیر پوستِ شکم ومجاورِ عضوِ تناسلیِ جنسِ نر از آهوی ختایی تولیدمی گردد. مشگِ تازه در موقع ترشّح مادّه ایست روغنی و بسیار معطر وبه رنگ شکلات و لزج می باشد و در حالت خشک شده سخت و شکننده است و رنگش قهوه اییِ تیره مایل به سیاه و طعمِ آن کمی تلخ است و بویی تند دارد .درقدیم شراب وشربت رابامشگ معطّرمی نمودند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۱۹
رضا ساقی

اگررفیق شفیقی درست پیمان باش

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۵ ق.ظ


اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش

حریف خانه و گرمابه و گلستان باش

این غزل زیباودلنشین درعین حالی که ازپندواندرزهای حکیمانه غنی شده است، یک غزل عاشقانه وسیاسی اجتماعی نیزهست. حضرت حافظ به مدد بهره مندی از نبوغ فوق العاده واستثنایی، به زیبایی و باهنرمندی توانسته دراین غزل هم ارادت قلبی خودرا به محبوب ومراد دل ورفیق نامهربان وبی معرفت خویش که همانا شاه شجاع ِ جوان خوش سیما می باشدابرازدارد وهم اورا ازعواقب رفتارهای نادرست واشتباه دررابطه باسیاست و امورمملکت داری،اخلاقیات و امورشخصی، طرزبرخوردبا دوستان واطرافیان ودرنهایت ازاسرارو رموزعشقبازی آگاه وباخبرسازد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۱۵
رضا ساقی

اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۱۲ ق.ظ




اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
نهیبِ حادثه بنیاد ما ز جا ببرد
نهیب: هیبت،عظمت،ترس وبیم
معنی بیت: اگرنوشیدنِ باده نیزنتواند غم واندوهِ دل را ازخاطرماپاک کند، بی تردید ما نخواهیم توانست درمقابل فشارغم وغصّه مقاومت کنیم. بدون کمک گرفتن ازباده،  بنیادِ وجود ما ازترس وبیم غم فرومی ریزد ونابود می شویم.

چون نقش غم زدورببینی شراب خواه
تشخیص کرده ایم ومدوا مقرّراست      

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۱۲
رضا ساقی

اگر چه عرضِ هنر پیش یار بی‌ادبیست

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۹ ق.ظ



اگر چه عرضِ هنر پیش یار بی‌ادبیست
زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست

درقدیم به زبان عربی شعروغزل سرودن هنر ویژه ای محسوب می شده ونشان ازتسلّطِ شاعربه زبان عربی داشت. شان نزول این غزل احتمالاً چنین بوده باشد که شاه شجاع، انیسِ دل ومونس جان حافظ، به عربی شعری سروده ،و به رسم آن روزگاران، ازدوستان شاعر خودتقاضا نموده که دراستقبال ازآن غزلی به زبان عربی بسرایند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۹
رضا ساقی
                                       


   الا یا ایّها السّاقی اَدِر کَاساً و ناوِلها

که عشق آسان نموداوّل ولی افتادمشکل‌ها

درموردِ مصرع اوّل این بیتِ زیبا ونغزسخنان زیادی گفته شده وبحث ها ی فراوانی در میان صاحبنظران و اندیشمندان صورت گرفته است. بعضی معتقدند که این مصرع در اصل از یزید ابن معاویه بوده وحافظ ازاو اقتباس نموده است! 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۴
رضا ساقی

الاای طوطی گویـای اسـرار

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۳ ق.ظ



            الاای طوطی گویـای اسـرار          
مـبادا خـالیت شـکر زمـنقار

معنای ظاهری: هان ای طوطی که رازها واسراررا بازگو می کنی ، منقارت خالی مبادازشکرتا همچنان به افشای اسراربپردازی.
طوطی ایهام دارد: ( قلم، نفس ناطقه، و طبع شاعر)
منقارت: (نوک قلم ، زبان شاعر) 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۳
رضا ساقی

اَلمِنّة للّه که در میکده باز است

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۱ ق.ظ



اَلمِنّة للّه که در میکده باز است
زان رو که مرا بردراو روی نیاز است

این غزل نیزهمانندِ بسیاری دیگرازغزلیّاتِ حافظ متاثّرازرابطه ی پرفرازو نشیبِ حافظ وشاه شجاع است. این دو بیش ازسی سال بایکدیگراُنس واُلفت داشته وهمین رابطه باعث شده که بیشترغزلیّاتِ حافظ تحتِ تاثیرآن سروده شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۱
رضا ساقی

ای آفتاب آینه دار جمال تو

سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۰ ق.ظ




ای آفتاب آینه دار جمال تو
مُشک سیاه مِجمره گردانِ خال تو

باتوجّه به لحن عاشقانه ی کلام ولطفِ سخنی که درهمه ی ابیات این غزل جاریست بی شک مخاطب غزل کسی جزشاه شجاع نمی تواند باشد. همان شهسوار خوش سیمایی که بیشترین غزلهای عاشقانه ی حافظ رابه خود اختصاص داده ومرغک دل بیقرار و عاشق پیشه ی حافظ رادر چین وشکن زلف عنبرین خویش گرفتارساخته است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۰:۰۰
رضا ساقی

ای بی‌خبربکوش که صاحب خبرشوی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ب.ظ




ای بی‌خبربکوش که صاحب خبرشوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

بی خبر:کسی که ازچیستی وچرایی زندگانی جز خور وخواب چیزی نمی داند. 
صاحب خبر: دل آگاه وداننده،عارف، صاحب معرفت وآگاهی
منظوراز"خبر" دراینجا آگاهی پیداکردن درمورد چیستیِ زندگانی وانتخاب بهترین راه برای رسیدن به حقیقت است. بهترین راه درنظرگاه حافظ "عشق" است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۵۸
رضا ساقی

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ب.ظ




ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی توبه جان آمد وقت است که بازآیی

این غزل زیبا وعاشقانه جزومعروف ترین غزل های حضرت حافظ است. چنانکه پیشترنیزگفته شده عاشقانه ترین وعاطفی ترین غزلهای حافظ که با زبانی عارفانه وبامضامین عرفانی سروده شده اند اغلب تحت تاثیر رابطه ی احساسی وعاطفی حافظ باشاه شجاع خوش سیما  شکل گرفته اند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۵۷
رضا ساقی

ای پسته ی توخنده زده برحدیث قند

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۵۵ ب.ظ



ای پسته ی توخنده زده برحدیث قند

مشتاقم  از  برای خدا یک شکر بخند


 «پسته»  استعاره از دهان تنگ است.   «خنده زدن» دراینجا استهزا و وتحقیرکردنست.  ‌‌«حدیث» : داستان وحکایت  

معنی بیت: ای معشوقه ی من که شیرینی دهان تنگ تو، قندرا بی ارزش ساخته است. دهان تنگ توآنقدرشیرین است که حکایت شیرینی قندرابه فراموشی سپرده است. آرزوی دیدن لبخند تو رادارم محض رضای خدا یکبار لبخند بزن. 

«یک شکربخند» باحدیث قند آرایه ی شیرین ومناسبی بوجودآورده است. معشوق اگر به اندازه ی یک دانه شکر (بسیاراندک)هم بخنددبازهم 

شیرینی وحدیث قندرا درنظر عاشق ازبین می برد. 

حافظ شیرین سخن باواژه های  «پسته وخنده» مضمون‌های جالب وبدیعی دارد:

بگشا پسته ی خندان وشکر ریرزی کن

خلق را ازدهن خویش میندازبه شک

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۵۵
رضا ساقی

ای پیک راستان خبر یار ما بگو

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۶ ب.ظ



ای پیک راستان خبر یار ما بگو
احوال گل به بلبل دستان سرا بگو

مقصود از"پیک راستان" باد صباست که معروف است ازجانب منزلگاه معشوق می وزد وبوی معطّراورابه عاشقان می رسانند ومتقابلاً اخبار عاشقان رانیزبه معشوق می برد.
 دستان سرا: داستان سرا، قصه گو
"گل" استعاره ازمعشوق و"بلبل" استعاره ازعاشق  وخود شاعراست. همانگونه که بلبل با آوازخوانی قصّه ی اشتیاق خودرابازگومی کند حافظ نیزبا غزلسرایی داستان عشق خودرابازگومی کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۴۶
رضا ساقی

ای خُرّم از فروغ رخت لاله‌زار عمر

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۴ ب.ظ



ای خُرّم از فروغ رخت لاله‌زار عمر

باز آکه ریخت بی گل رویت بهارعمر



خطاب به معشوق است : ای محبوب ودلبری  که از پرتورخسار تو گلستان زندگانی شاداب و سرسبز می گردد ؛ دوباره باز گرد که بدون گل روی تو، بهار زندگی من صفایی نداردوشکوفه های زندگانی من ریخته وپرپرشده است .

بازآی که بازآید عمر شده ی حافظ

هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۴۴
رضا ساقی

ای خون‌بهای نافه‌ی چین خاک راه تو

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۲ ب.ظ




ای خون‌بهای نافه‌ی چین خاک راه تو
خـورشید سایه پـرور طَـرف کلاه تـو

خون بها: ارزش وقیمت 
نافه ی چین:مشک،عطر

نافه : کیسه‌ای در زیرناف نوعی آهوست که دربهاراز مشک پـُر می‌شود ، وقتی نافه پر از مشک شد شروع به خارش میکند و آهوشکم خودرا بر سنگهای تیز می‌کشد و نافه پاره می شودو بر روی سنگ می‌ریزد و دشت سرشار از بوی دلپذیر وخوش می‌گردد....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۴۲
رضا ساقی

ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۴۰ ب.ظ



ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی
درفکرت توپنهان صدحکمت الهی

         شارحان براین عقیده اند که این غزل یا قصیده ی کوتاه درمدح شاه شجاع سروده شده است. گویند که این غزل زیبا توسط حافظ به هنگام ورود پیروزمندانه ی شاه شجاع به شیرازدر دروازه ی سعادت آباد  قرائت شده است. 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۴۰
رضا ساقی

ای دل آن دَم که خراب از می گلگون باشی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۸ ب.ظ

 


ای دل آن دَم که خراب از می گلگون باشی
بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

"خراب" هم به معنای خمار بکارمی رود هم به معنای مست، دراینجا به معنای مستِ مست
می گلگون: می سرخ رنگ،به رنگ گل سرخ
حشمت: جاه وجلال ،شکوه و عظمت
قارون: ثروتمند معروف وپسر عموی حضرت موسی که به داشتن گنج وثروت زیاد شهرت داشت لیکن بی اندازه بخیل وجاه طلب بود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۳۸
رضا ساقی

ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۷ ب.ظ


ای دل به کوی عشق گذاری نمی‌کنی
اسباب جمع داری و کاری نمی‌کنی

مخاطب این غزل نغزوزیبا دل شاعراست واگویه ای گلایه آمیز ازسستی واهمال کاریِ دل در پرداختن به عشق که حافظ شیرین سخن آن راباعبارات لطیف ونکته دار درقالب این غزل ریخته است. اغلب شاعران ازدل گله وشکایت می کنند که چرا هرچه دیده می بیند دل ازآن یادمی کند وصاحبش رادچارعشق وغم واندوه می کند امّا دراینجا حافظ مثل همیشه دست به کاری حافظانه زده ودل را تشویق به عشقبازی وگذربه کوی عشق می کند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۳۷
رضا ساقی

ای دل ریش مرابالب توحقّ نمک

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۶ ب.ظ


ای دل ریش مرابالب توحقّ نمک 
حق نگهدارکه من می‌روم اللهُ مَعَک 

ازفحوای کلام پیداست که این غزل احتمالاً زمانی سروده شده که حکم تبعیدحافظ  به یزد قطعی شده ووی بناگزیرمی بایست برخلاف میل باطنی مدتی دورازوطن خویش باشد .
زمانیکه شاه شجاع جوان وخوش سیما وانیس ومونس حافظ به تخت سلطنت نشست حافظ فرصت راغنیمت شمرده وآتشین ترین غزلهای خودرا برعلیه قشر متشّرعین متعصّب وواعظان ریاکار سرود وبابرملاساختن شگردهای حقّه بازانِ به ظاهر زاهد وعابد، مشت دروغین آنها را یکی یکی باز ودرنزدمردم بی اعتبارنمود. آنها نیزآرام ننشته ومتقابلاً برعلیه حافظ صف آرایی کرده وبا بدگویی و سخن چینی درنزدشاه شجاع، شخصیت حافظ راتخریب ودرنهایت وی رابه کفرورزی متهم وحکم به تکفیروتبعید وی دادندتاشاید متنبّه شده ودست ازرفتارها وعقاید حافظانه ی خویش بردارد وبه نهضت آزاداندیشی وآگاهسازی مردم که به راه انداخته  خاتمه دهد! شاه شجاع نیز که دریافته بودبدون حمایتهای فقها ومتشرعین دربار نخواهدتوانست سلطنت خودراحفظ کند برخلاف میل درونی وبه منظور جلب رضایت علما وفقها به خواسته ی آنها تن داده وحکم تبعید حافظ را صادرنمود. حافظ گرچه ازشاه شجاع رنجیده خاطر ودلگیرشد لیکن ارادت وعشق اونسبت به شاه شجاع پایان نگرفت ورابطه ی عاطفی آنها همچنان تا آخرعمر باقی  ماند.
 ریش : زخمی ، مجروح     
 اللهُ معک : خدا یارویاورتو باشد.
معنی بیت:

 ای کسی که دل مجروح من با لب نمکین تو حق نمک دارد حقوق نمک نگهدار وحق آن رابه جای آر .
اما چرادل زخمیِ حافظ با لبِ نمکین معشوق حق نمک دارد؟ 
این حق زمانی ایجادشده که حافظ درگذشته، لب نوشین ونمکین معشوق  بوسیده وچون لب معشوق نمکین بوده طعم آن رابادل مجروح چشیده وبه همین سبب بین حافظ ومعشوق، حق نمک جاری شده است. می دانیم که هرکس نمک کسی راخورده باشد بین آنها ازنظرگاه اخلاقی حقی (نمک‌گیرشدن) جاری می گردد وهردو باید این حق را درنظرداشته وبه آن احترام بگذارند. حافظ بازیرکی ورندی این موضوع رابه دلبر خویش گوشزدنموده تاتوجّه اوراجلب ودلش رابه رحم آورد. ضمن آنکه رابطه ی دل ریش ِ حافظ بالب نمکین شاه شجاع زوایای دیگری نیز داشته وفقط به بوسیدن اومربوط نمی شود.
اوّل آنکه حافظ بنابه گفته ی خویش(این لطایف ها که ازلعل تومن گفتم که گفت؟) بهترین مضامین وخیال انگیزترین توصیف هارا درمورد لب یاربکار گرفته ودرحقیقت لب او را دربستر احساسات وعواطف خویش پرورده وبه بازارآن گرمی ورونق بخشیده است. دوّم  اینکه  شاه شجاع فردی فاضل ،ادیب وشاعربوده وشکوفایی طبع خودرا بیشترمدیون حافظ است که با وی چندین سال انیس ومونس بوده وازهمنشینی باشاعری مثل حافظ بهره ها برده و طبع شعری ی خودراساخته وپرداخته کرده است .
 بنابراین ازهرزاویه که نگاه کنی بین لبهای نمکین ودهان شکرفشان شاه شجاع  با دلِ خون شده ی حافظ حق وحقوق نمک جاری بوده که دراین بیت بدان اشاره شده است.
معنی بیت :  ای عزیز که بین دل مجروح وعاشق پیشه ی من ولب نوشین تو حق نمک جاریست من که رفتنی هستم(اشاره به تبعید یزد)  من می روم حداقل احترام این حق وحقوق نمک رانگاهدار..‌....خداحافظ، به خدامی سپارمت.
لب ودندانْت راحقوق نمک

هست برجان سینه های کباب

 

 تویی آن گوهر پاکیزه که در عـالم قدس

ذکرخیر تو بُوَد حاصل تـسبیـح مَـلَـک


گوهر : ذات، اصل و نسب    
عالم‌قدس : عالم ملکوت  
ذکرش خیر : به نیکویی یاد کردن 
تسبیح : به پاکی و بلند‌مرتبگی سـتودن
معنی بیت: تودارای ‌نـژادی اصیل وپاکیزه هستی که درعالم ملکوت نیزفرشتگان از تـو بـه نیکویی یـاد می کنندوخوبیهای تو راذکرمی گویند . 
مست بگذشتی وازخلوتیان ملکوت
به تماشای توآشوب قیامت برخاست

 

 درخلوص من‌ات اَرهست شکی تجربه کن

کس عیار زر خالص نشناسد چو مَحک

 

خلوص : پاکی ، بی آلایشی    
 عیَار :اندازه ، مقدار ومقیاس خالص بـودن        
مَحـَک : وسیله‌ی ارزیابی عیار طلا، دراینجا کنایه ازتجربه هست.
معنی بیت: اگر در خلوص نیّت وبی آلایشیِ عشق ِمن نسبت به خودت شک وتردید داری مرا بیازمای وبه تجربه ببین چرا که تنها تجربه می‌تواند مانندمحک، یکدلی و خلوص عاشق را مشخّص وآشکارکندهمانگونه که محک می‌تواند ناخالصی طلا را تعیین کند .  
خوش بود گرمحک تجربه آید به میان
تاسیه روی شودهرکه دراو غش باشد

 

گفته بودی که شوم مست ودوبوس‌ات بدهم

وعده ازحد بشد وما نه دو دیدیم و نـه

معنی بیت: دلبرا قول داده بـودی هرگاه که سرخوش وسرمست شدی، به من دو بوسه بـدهی امّامدّت زیادی از زمان وعده‌ات گذشته و هنوز دو بوسه که هیچ ، یک بوسه هم ما ندیده ایم.  
سه بوسه کزدولبت کرده ای وظیفه ی من
اگر ادا نکنی قرض دارمن باشی

   

 

بگشا پسته‌ی خندان و شکر ریزی کن

خلق را ازدهن خویش مینداز به شک

  

  "پسته‌ی خندان" استعاره از لب و دهان است. 

"شکر ریزی کردن" نیزاستعاره ازسخنان نغز وشیرین  وشعروغزل گفتن است باتوجه به شاعر وادیب بودن شاه شجاع
معنی بیت:
لب بگشا و سخنان نغزوشیرین وشعروغزل بـگوازبس که حرف نمی زنی وسکوت اختیارکرده ای مردم گمان می کنند که تودهان نداری!
امّا حافظ که استادبی بدیل کنایه وایهام است دراینجا به شاه شجاع به زبان کنایه می فرماید: من به ناحق به تبعید محکوم شدم ازدلواپسان که توقّعی نداشتم امّا انتظارمی رفت که ازجانب توحمایتهایی صورت پذیرد لیکن هیچ حرفی دراین موردنزدی!
وازمنظری دیگر: ازبس که لب ودهانت ظریف و«به اندازه ی پسته» کوچک هست، مردم میان ِ داشتن و نداشتن لب و دهان تو،به شک و تردید افتاده اند پس سخن بگوی وشکرریزی کن وخلق رابه شک میانداز. 
هیچ است آن دهان وندارم ازاونشان
موی است آن میان وندانم که این چه موست



چرخ بر هم زنم ار غـیـر مـرادم گـردد

من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک

 

دراینجاحافظ باشهامت وشجاعت مثال زدنی خویش، همچنان ازافکاروعقاید خویش دفاع کرده و  به صراحت می فرماید: 
اگرخواسته ها وآرزوهای من محقّق نگردد تسلیم نمی شوم وساکت نمی مانم ؛ نظام چرخ فللک را برهم می‌زنم و ازکارمی اندازم!  من کسی نیستم که باتهدید وتبعید ازافکاروعقایدخویش دست بردارم. حتّااگر فلک درپی آن باشد که سرنوشتم را برخلاف میل من رقم بـزند ، به مقابله با آن برمی خیزم من زبونی وخواری رابرنمی تابم.
واعظ مکن نصیحت ماشوریدگان که ما
باخاک کوی دوست به فردوس ننگریم


چون بر حافظ خویشش نگذاری باری

ای رقیب از بر او یک دو قدم دور تَرَک

حافظ خویشش : حافظی که متعلّق به اوست. حافظ دراینجا  به معنای محافظ نیزهست.
دورتَرَک : کمی دورتر، اندکی دورتر.
رقیب : مراقب ونگهبان بارگاه معشوق  وکنایه ازکسی که بین حافظ وشاه شجاع قرارگرفته ومانع ازنزدیک شدن آنها به یکدیگرمی شود.
معنی بیت: ای رقیب حال که اجازه نمی دهی حافظ که متعلّق به اوست ونگهبان حقیقی اوست درکناراوباشد حداقل خودت نیز یکی دوقدم ازاوفاصله بگیر.
من اَرچه درنظریارخاکسارشدم

رقیب نیزچنین محترم نخواهدماند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۳۶
رضا ساقی

ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۴ ب.ظ



ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
هر جا که روی زود پشیمان به درآیی

چاه زنخدان: گودی چانه،سیب زنخ،چاه ذقن
درعاشق پیشگی هیچکس به پای حافظ نمی رسد اغلب شاعران ازدل خویش گله وشکایت می کنند که چرا دلشان اینقدر عاشق می شود وآنهارادچارغم واندوه می نماید به هرحیله ای دست می زنندتا دلشان راازعشقبازی بازدارند 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۳۴
رضا ساقی

ای دل مباش یکدَم خالی زعشق ومستی

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۳۱ ب.ظ



ای دل مباش یکدَم خالی زعشق ومستی
وان گه برو که رَستی ازنیستیّ و هستی

حافظِ نازنین وعاشق پیشه دراین غزل ناب به ما "عشق ورزی بی قید وشرط" راتوصیه می کند همان چیزی که امروزه روانشناسان وفیلسوفان باتوسعه علم ودانش بدان رسیده وآن راتنها راه سعادت ونیکبختی بشردانسته اند. دراین بینش عاشق شدن آسانترین کارهاست لازم نیست منتظربمانیم تا آن اتّفاق نادررخ دهد وخرمن وجودمان رابه آتش بکشد فقط کافیست کمی بیشتر دوست داشته باشیم کمی بیشترازیک همراه....کمی بیشتر ازیک همسر....کمی بیشتر ازیک کارگر یاکارمندباشیم.  کافیست عینک عشق بر چشمانمان بزنیم وهمه چیزراشامل انسانها وحیوانات ومحیط زیست راازورای شیشه ی آبی عشق بنگریم تا شعله های مهرومحبت دردرونمان فروزان گردد.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۳۱
رضا ساقی

ای رُخت چون خـُلد و لعلت سلسبیـل

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۵۶ ب.ظ



ای رُخت چون خـُلد و لعلت سلسبیـل 
سلسبـیـلـت کرده جان و دل سـبـیـل 

"شاه شجاع"انیس ومونسِ حافظ، غزلی دارد با این مطلع : 
ای به کام عاشقان حـُسنت جمیل  
کی گزینـد بـیـدلی بر تـو بـدیـل 
حافظ به استقبال از غزلِ "شاه شجاع" این غزل را سروده است
خـُلـد : بهشت   لعل : استعاره از لب 
سلسبیل: چشمه ای دربهشت که آبِ گوارایِ حیات درآن جاریست،می خوشگوار
سبیل :راه وطریق ، به رایگان در اختیارگذاشتن،وقف نمودن ، مباح ساختن ،کنایه از خونِ حلال
"جان و دل سبیل کردن" یعنی جان و دل را وقف کردن وفـدا کردن
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۶
رضا ساقی

ای روی ماه مَنظر تو نوبهار حُسن

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۵۵ ب.ظ





ای روی ماه مَنظر تو نوبهار حُسن
خال وخط تومرکز حُسن ومدارحُسن 

منظر: تماشاگه، منظره،جای نگریستن و نظر انداختن. آنچه در برابر چشم واقع شود
ماه منظر:  ماه رخ
مدار: مسیردورزدن وگردش
حُسن: زیبایی، جمال،نیکویی
نوبهارحسن: حسن به نوبهار تشبیه شده است. 
"نوبهار" آغازفصل بهاراست ظاهراً معشوق حافظ درایّام آغازجوانیست وگل جمال وزیبایی اوتازه شکوفاشده است.
معنی بیت: خطاب به معشوق، ای که رخسارزیبای تو تماشاگه تابش ماه است وزیبایی وشور وحال آغازبهاردارد گلشن جمال وزیبایی تو درحال شکوفندگیست و خال و خطِ دلکش تو مرکز و مدار دایره ی زیباییهاست. 
برخاست بوی گل ز در آشتی درآی
ای نوبهارما رخ فرخنده فال تو    
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۵
رضا ساقی

ای سرونازحُسن که خوش میروی به ناز

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۵۴ ب.ظ



ای سرونازحُسن که خوش میروی به ناز

عشّاق را به ناز تو هـر لحـظـه صد نیاز

 منظور از سرو ناز معشوق بالا بلند و خوش اندام است.خطاب به معشوق : ای بالابلند و خوش اندام زیبایی که با عشوه و ناز می روی. و یا ای که درحُسن چونسروناز هستی و به عشّاق خویش هیچ توجّهی نداری.  عاشقانِ  تو هرلحظه  و همواره  به کرشمه و دل رباییِ تو نیازمند هستند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۴
رضا ساقی

ای شاهد قدسی که کشد بندِ نقابت ؟

دوشنبه, ۱ دی ۱۳۹۹، ۰۳:۵۳ ب.ظ



ای شاهد قدسی که کشد بندِ نقابت ؟
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

بعضی ازشارحان این غزل را خطاب به تورانشاه، بعضی دیگر به شاه شجاع ،بعضی دیگرخطاب به دل دانسته اند.ب عضی ازبافندگانِ محترم آسمان و ریسمان نیز مثل همیشه آن راعارفانه پنداشته اند! بنظرنگارنده باتوجّه به الفاظ وواژه هایی که بکار رفته،غزل خطاب به یک معشوق زمینی (جنس مخالف) سروده شده است لیکن مطابق معمول درلابلای سخنان عاشقانه، لطایف حَکمی ونقطه نظرات عرفانی نیزگنجانیده شده تاهمه ی مخاطبان وخوانندگان غزل به فراخور حس وحال خویش برداشت معنی کرده ومحظوظ گردند!.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۳
رضا ساقی