


واعظان کین جلوه درمحراب ومنبرمیکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
دردیوان حضرت حافظ واعظان ریاکار،زاهدان خودپسند وتمام کسانی که نه ازروی دلسوزی بلکه به سبب حفظِ منافعِ شخصیِ خویش ،دیگران را امرونهی می کنند، چهره هایی منفور ومنفی دارند وباشدیدترین لحن مورد نکوهش وسرزنش قرار گرفته اند.
حافظ یک شاعربابصیرت باهوشی فوق العاده بود وتوانمندی خاصی درمشاهده ی ریشه های نهان ساختارهای اجتماعی داشت. اوالگوهای فرهنگی، دینی، سیاسی واجتماعی راکه هزاران سال قدمت داشت بخوبی می شناخت ودرعین حال همانندیک کودک معصوم رویاپردازی میکرد.
او به راحتی می توانست جلوه های تخیّلاتش رابه مددنبوغ خارق العاده اش به رشته ی تحریردرآورده وغزلهای جاودان وماندگارخلق کند. غزلهایی که سبب بیداری وآگاهی مردم شده وبستری ارزشمندفراهم می سازندکه مردم عادی نیزباالگوهای ساختارهای دینی وحکومتی آشنایی پیداکنند. دراینجا نیز بخشی ازصحبتهای شاعرباشکلها ورخدادهای خیالیست که به غزلی ناب وبی نظیرختم شده است. منبع اصلی اغلب غزلهای دیگر حافظ همین تخیّلات بی مانند اوست.
ازآنجاکه افشاگری و آگاهی بخشی درخصوص کردارِ ناپسنداین قوم ریاکار و متظاهر ، وبازکردن مشت این حقّه بازان؛ کاری خداپسندانه، شایسته و به حق بوده و مسئولانه ودلسوزانه طرح شده است بدان مثل که: "هرچه ازدل برآید بردل نشیند" چنان بردل هر خواننده و شنونده ای زیبامی نشیند که خود این ابیات وعبارات تبدیل به مثل وحکایت شده ودرخاطره هاجاوید وابدی باقی می مانند.....
- ۰ نظر
- ۲۲ آذر ۹۹ ، ۱۵:۱۸
- ۷۰۶ نمایش


