حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

عیبِ رندان مکن ای زاهدِ پاکیزه سرشت

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۳۹ ب.ظ



عیبِ رندان مکن ای زاهدِ پاکیزه سرشت

که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت

عیب رندان مکن: عیبجویی وبدگویی مکن، سرزنش رندان را مکن
«رند» درنظرگاه حافظ کسی است که درمسیررشدوآگاهی گام گذاشته وبارهایی ازقیدوبندهای دینی ودنیوی‌؛ خواسته های لجام گسیخته رامهارنموده و
 درخلوص معصومیت وپاکی باطن خویش ذوب شده است. رندان در بینش حافظانه؛ به رغم داشتن ظاهرگناه آلوده، پاکباطن؛ نیک کردار ونیک گفتارانی هستند به سطح قابل قبولی ازهوشمندی رسیده اند . 
زمانی که  آدمی، آن معصومیت ازلی راکه دردرون همگان؛ ازازل تاابد بوده کشف کرده وآن رابه روزسانی کندپرهیزگاری وپارسایی خودبخود دررفتاروکرداراونمایان میگردد نیازی به چیزی تحمیل کردن و وادارساختن خود به معصومیت ازطریق تمرینات سخت زاهدی وقدیسانه نیست. آن خلوص ومعصومیت؛ پیشاپیش درفطرت همگان وجود دارد وکافیست بااندکی هوشمندی وآگاهی کشف وگردوغبارآن زدوده شودتاآشکارگردد. این نوع فضلیت، ازالطاف خداوندی بوده وازنوع پرورشی ودستکاری شده نیست. همانگونه که نفس کشیدن ما‌‌‌؛  گردش خون دررگها؛ تپیدن قلب  وبسیاری ازفعالیتهای درونی ما؛ هیچ نیازی به تلاش ودستکاری بیرونی ندارند وتابع قوانین پیچیده ی خاصی هستندکه ازدرک وفهم آدمی خارج است. 
 بی شک چنین فرزانه ای بدون ترس وواهمه؛ همواره درمنزل آرامش وسکون ورضایت ساکن خواهدبود. 
زاهدان وقدیسان برعکس این موضوع، پیوسته باانجام رفتارهای سخت وآزارنده‌؛ سعی وتلاش می نمایندکه برای خود چهره ای پرهیزگارومعصوم وباتقوا نقاشی کنند آنهاباتمام قدرت، ازترس ازدست دادن این مقام ساختگی؛ به شیوه های گوناگون حتی حقه بازی وتزویر متوسل می شوند تاازاین چهره ی نقاشی شده بشدت محافظت کنند.  آنهانیک می‌دانند که اگر برای یک لحظه هم غفلت کنند، تمام تقوا وفضلیتهای پرورشی را از دست خواهند. آنها در سکون وخلوص ومعصومیت باطنی  منزل ندارند، چهره ی قدیسانه ی آنها طبیعی نیست، چیزی مصنوعی و قراردادیست که  بر خودشان تحمیل کرده‌اند.

"زاهدِ پاکیزه سرشت" باچاشنی طعنه وطنز است معنای معکوس داردمثل زاهدِ عالی مقام، امروزه هم چنین طعنه زدن معمول است برای مثال  به کسی که شخصیّت ندارد می گویند جناب با شخصیّت! یا به جاهل ونادان گویند آقای دانشمند!
معنی بیت: ای زاهدی که ادّعای پاک باطنی می کنی وخودرا ازهمه پاکیزه ترمی شماری! رندان  راازظاهرشان قضاوت مکن،عیب جویی وبدگویی مکن، اگرهم گناهکارهستند توآسوده خاطرباش گناهِ آنان را به حساب تونخواهندنوشت.
حافظ که خود سرحلقه ی رندان جهان است دراینجاازیکی ازقوانین طلاییِ رندانه وحافظانه را رونمایی می کند. منطقی دلنشین،زیبا، اخلاقی، فرا قومی وفرامذهبی که درهمه جای این کُره ی خاکی کاربُرد دارد.  حافظ با ارایه ی این منطق، نشان می دهد که قانونِ رندانه وحافظانه ی اوبا قانون امربه معروف ونهی ازمنکر زاهدان ِ متشرّع تفاوت اززمین تاآسمان دارد......
اگرکسی به دنبال کشفِ  ریشه ویا چرایی ِ اختلاف نظرهای حافظ با علما وفقهایِ  متعصّبِ آن دوران بوده باشد باید درلابلای نگرش های اینچنینی جستجوکند که تعدادِ آنها نیزکم نیستند وتقریباً به تعداد ابیاتِ شعرهائیست که حافظ سروده است.
کمال سِرّمحبّت ببین نه نقص گناه
که هرکه بی هنرافتد نظربه عیب کند.


من اگرنیکم وگر بدتو برو خود را باش

هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار که کِشت


خود را باش: مواظب خودت باش، خود را نگاهداری کن.
دِرَوَد : دروکند،برداشت نماید
عاقبت کار: پایان کار، روزرستاخیز
درادامه ی سخن معنی بیت:
ای زاهد، منِ رند اگر گناهکارم یا نیکوکار،به توارتباطی ندارد درکار دیگران فضولی نکن. تو  مواظب رفتار وکردارخود باش وبدان که هر کس سرانجام آن رابرداشت خواهد کرد که کاشته است.
ای زاهددرروزرستاخیزمیزان رستگار  بودن ونبودن  آدمیان به نیّات است نه اَعمال، بنابراین چه بسا کسانی که به ظاهر اعمال نیک دارند لیکن ازآنجا که نیّاتشان پلید وناپسند می باشدهرگزرستگار نخواهندشد. هیچکس ازنیّتِ باطنی دیگری خبرندارد ونمی تواند درموردِ آنها قضاوت کند.
برآستانه ی میخانه گرسَری بینی
مزن به پای که معلوم نیست نیّتِ او


همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست

همه جا خانه ی عشقست چه مسجد چه کُنشت


کُنشت: آتشگاه ومعبد زرتشتیان
معنی بیت: هرکسی دراین دنیا چه مست وچه هوشیار،باهرعقیده وباوری که دارد درجستجوی یار گمشده ی خویشتن است، بنابراین وقتی نیّت آدمی نزدیک شدن به معشوق اَزلی باشد چه درمسجد به رسم مسلمانان به عبادت بپردازد،چه درآتشگاه به رسم زرتشتیان، هردو قابل قبول است وهیچ تفاوتی باهمدیگر ندارند. درروزقیامت مبنای رسیدگی به اَعمال نیّات خواهد بود نه رفتار.
ترسم که روزحشر عنان درعنان رود
تسبیح شیخ وخرقه ی رند شرابخوار


سر تسلیم من و خشت در میکده‌ها

مدّعی گر نکند فهم ِسخن گو سر و خشت


معنی بیت: من ِ رندِ خراباتی که برای رسیدن به معشوق اَزلی طریق عشق رابرگزیده ام خودرا به این مَسلک تسلیم نموده ام وسر ارادت به خشتِ آستانه ی میکده ها نهاده ام. اگر مدّعی وزاهد وواعظ، این موضوع راشنیدند و قادربه درکِ حال وروزمن نبودند، زیادتوضیح نده، بیهوده خود را خسته نکن فقط بگو سرحافظ بود وخشتِ آستانه ی میکده. آنها ظاهربین هستند وجزیک سر ویک خشت چیزی نمی بینند. آنها اصلاً به نیّات وباطن آدمیان توجّهی ندارند وازظرایف ولطایفِ رندیبی خبرند، باآنها به زبان خودشان سخن بگو. آنها ازرمز وراز پناه بُردن به میکده ها چیزی نمی فهمند.
بامدّعی مگوئیداسرارعشق ومستی
تابیخبربمیرد در دردِ خودپرستی


ناامیدم مکن از سابقه ی لطف ازل

توپس پرده چه دانی که که خوبست وکه زشت؟


سابقه ی لطفِ ازل: خداوند لطیف ومهربان است ونسبت به همه ازازل مهربان بوده وخواهدبود.
روی سخن همچنان با زاهد ومدّعیِ کج فهم است. معنی بیت: 
(ای زاهد باحرفهای بی پایه واساس خود ازآتش دوزخ وقهرالهی سخن مگوی توازشریعت برداشت نادرست داری وخداوند رانامهربان معرّفی می کنی) مرا ازالطاف خداوندی که بی وچون وچرا ازاَزل شامل حال همه ی بندگانش بوده وتااَبد جاری خواهدبود ناامید نکن توظاهرآدمیان رامی بینی ودست به قضاوتِ نادرست می زنی! اصلاً توچه می دانی که درپشتِ پرده،از نظرخداوند چه کسی خوب وچه کسی بد است؟


نه من از پرده ی ِتقوا به دَرافتادم و بس

پدرم نیز بهشتِ ابد از دست بِهِشت


تقوا: پرهیزگاری،پاک دامنی
بهشت اوّلی: جنّت، روضه ی رضوان
بِهِشت دوّمی : ازدست داد، وانهاد
معنی بیت: تنها من نیستم که نمی توانم پرهیزگاری کنم،تنها من نیستم که کنجکاوهستم وکارهایی انجام می دهم که نباید انجام دهم. پدرم نیزاز روی کنجکاوی دربهشت میوه ای راچشید که نباید می چشید ودرنتیجه بهشت را باهمه ی نعمتهایش ازدست داد. وقتی کنجکاوی راخداوند درذاتِ ماآدمیان قرارداده است نمی توانیم کنجکاو نباشیم.
پدرم روضه ی دضوان به دوگندم بفروخت
من چرا ملک جهان رابه جوی نفروشم



حافظا روز اَجل گر به کف آری جامی

یک سرازکوی خرابات برندت به بهشت


روز اَجل:روز فرا رسیدن مرگ آدمی.
 خرابات: مکانی که رندان درآنجا ساکن هستند.
معنی بیت: ای حافظ، اگرسعادت داشته باشی در روزی که مرگ فرامی رسد  جام شرابی به دست بیاوری ومستانه جان به جان آفرین تسلیم کنی، اطمینان داشته باش که ازکوی خرابات مستقیماً به بهشت انتقال پیدا می کنی وازعذاب قبر وسئوال وجواب خلاص می گردی.
حافظ دربیت پایانی، تیرخلاص را به زاهدِ زخمی می زند وبنیان تمام باورها واعتقادات اورافرومی ریزد. اودراین بیت خرابات را مکانی مقدّس معرّفی می کند چراکه درخرابات  ریا وتظاهر ونیرنگ وجودندارد، دنیادوستی،جاه طلبی، بدگویی،عیب جویی، قضاوت دیگران، فضولی، دروغ ودَغلکاری جایی ندارد وهرچه هست عشق است ومستی وراستی.
گرزمسجدبه خرابات شدم خُرده مگیر
مجلس وَعظ درازاست وزمان خواهد شد.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۲۴
  • ۸۳۳ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی