یارم چوقدح به دست گیرد
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۲ ب.ظ
یارم چوقدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
معشوقه ی من آن هنگام که جام شراب دردست می گیرد جلوه گری اوبه اوج می رسد وجاذبه وزیبائیش آنقدرزیاد می گردد که جاذبه ی سایر معشوقه ها بی اثرشده ودیگر به چشم نمی آیند بازارجلوه گری زیبارویان شکسته شده و ازرونق می افتند وفقط معشوق من است که دراوج می ماند ودرکانون توجّهات قرارمی گیرد.
هر سروقد که بر مَه وخورحُسن می فروخت
چون تو درآمدی، پی کاری دگر گرفت
هرکس که بدیدچشم اوگفت
کومُحتسبی که مَست گیرد
مُحتسب:حسابگر،مامورامربه معروف ونهی ازمنکر
هرکس که چشم ِ مست اورا دید گفت: کجاست مامور امربه معروف ونهی ازمنکر تا این مست رادستگیر کند؟
مروچوبختِ من ای چشم مست یاربخواب
که درپی است ز هر سویت آه ِ بیداری
دربَحرفتاده ام چوماهی
تایارمرابه شَست گیرد
بَحر: دریا، دراینجا استعاره ازغم ِ فراقست است.
مانند ماهی در دریای غم ِفراق ِ یار غوطه وَرشده ام در این امیدبسرمی برم که شایدیارمرا صید کند وازاین تنهایی نجات دهد.
بسی نماندکه کشتیِّ عمرغرقه شود
زموج شوق تو دربحربی کران فراق
درپاش فتاده ام به زاری
آیابُوَدآنکه دست گیرد
با گریه وزاری به پاهایش افتاده ام شاید دلش به رحم آید ولطفی کند و دستِ مرابگیرد.
فقیروخسته به درگاهت آمدم رحمی
که جزولای تواَم نیست هیچ دستاویز
خرّم دلِ آنکه همچوحافظ
جامی زمِی اَلَست گیرد
ای خوش آن دل که همانندِ حافظ ،توفیقِ نوشیدنِ جامی ازمِی اَزل پیداکرده ومست شده باشد.
اشاره به روزاوّل خلقت است. روزی که گویند خداوند خودرا به آدمیان معرّفی کرد وازآنان عهدوپیمان گرفت که جزاورا نپرستند وشرک نوَرزند.
امّا ممکن است که برای هرکس روزاَلَستِ وعهدِ الست ویژه ای بوده باشد. هرکس معشوقی دارد وروزی که بااو آشنا شده وبااوعهد وپیمان عاشقی بسته است همان روز برای اوعهدالست می باشد.
عهدِاَلَستِ من همه باعشق شاه بود
وزشاهراهِ عمربدین عهد بگذارم.
- ۹۹/۰۹/۲۲
- ۲۶۹ نمایش