آنان کـه خـاک را بـه نـظـر کیمیا کننـد
آیا بُوَد کـه گوشـهی چشمی به ما کننـد
این غزل احتمالاً درپاسخ به غزلیست که شاه نعمت الله ولی سروده وادّعاهایی مبنی برداشتن کرامات ومداواکردن ِ صد درد را به گوشه ی چشمی مطرح کرده است! ابتدا غزل شاه نعمت اله رامرورمی کنیم:
ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیمصددردرابه گوشه ی چشمی دواکنیمدرحبس صورتیم وچنین شادوخرّمیمبنگرکه درسراچه ی معنا چهها کنیمرندانِ لا ابالی و مستان سر خوشیمهشیار رابه مجلس خود کی رها کنیمموج محیط گوهر در یای عزّتیم ما میل دل به آب و گِل آخر چرا کنیمدر دیده روی ساقی وبردست جام میباری بگو که گوش به عاقل چرا کنیمما رانفس چو ازدم عشق است لاجرمبیگانه را به یک نفسی آشنا کنیمازخودبر آ و درصف اصحاب ما خرامتا " سیّدانه" روی دلت با خدا کنیم
- ۸ نظر
- ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۴:۱۱
- ۲۵۹۲ نمایش