گل بی رُخ یارخوش نباشد
يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۶ ب.ظ
گل بی رُخ یارخوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
معنی بیت:
"گل" هرچندکه عزیزاست لیکن بدون حضوریار و رخسارزیبای اوهیچ لطفی ندارد همچنین "بهار" باآن همه صفا وطراوت ، فقط با وجودشراب است که نشاط انگیزوروح افزامی گردد.
حافظ نازنین وعاشق پیشه، اگریاروحودنداشته باشد به جهان وزیبائی های اوهیچ رغبتی ندارد فقط با حضوراوست که جهان درنظرش زیبا و خیال انگیزمی نماید.
مرا به کار جهان هیچ التفات نبود
رُخ تودرنظرمن چنین خوشش آراست
طَرف چمن و طَواف بُستان
بی لاله عذار خوش نباشد
طَرف :گوشه ، کنار
طواف بُستان :سیاحت وقدم زدن دربستان
لاله عِذار: لاله روی ، رخسارهمچون لاله لطیف وزیبا.
معنی بیت: گردش وسیاحت دربستان وچمن هنگامی که با یاری لاله رخ نباشی اصلاً دلپذیر وفرحبخش نیست.
حافظ چنان دربندمحبّتِ دوست گرفتاراست که برای دیداربا او حاضراست علاوه برزیبائیهای جهان حتّاهمه ی نعمت های بُستانِ بهشت رانیزرهاکند.
سبزه ی خطّ تودیدیم وزبُستان بهشت
به طلبکاریِ این مِهرگیاه آمده ایم
رقصیدن سرو و حالتِ گل
بی صوت هزارخوش نباشد
هزار: بلبل
معنی بیت:رقص درختان سرو وشکل وشمایل زیبای گل، بدون آوازبلبل ذوق بخش ودل انگیزنیست ووقتی سوزوگدازبلبل(عاشق) باکِبر ونازِگُل(معشوق) درهم می آمیزد وآتش رخسارگل خرمن وجودبلبل رامی سوزاند خیال پرور وروح افزامی شود.
ای گل خوش نسیم من بلبل خویش رامسوز
کزسرصدق می کندشب همه شب دعای تو
با یار شکرلب گل اندام
بی بوس وکنارخوش نباشد
شکرلب: لب شیرین ،سرخ وآبدار
معنی بیت: اگریارشیرین لبِ گل اندام نیزدرکنارت باشد امّا درآغوش نکشی وازلبان سرخ وآبدارش نبوسی وکام نگیری بازهم این درکنارهم بودن زیاد راضی کننده نخواهدبود.
بوسیدن لب یاراوّل زدست مگذار
کآخرملول گردی ازدست ولب گزیدن
هر نقش که دست عقل بندد
جز نقش نگار خوش نباشد
معنی بیت: تصمیماتی که عقل می گیردو تصویرات خیالی ازآنها درکارگاه ذهن شکل می گیرد اگردرمورد یار وعکس رخ اوباشد مطلوب و دلپذیراست مابقی تصمیمات وتصویراتی که ازجانب عقل صادرمی گردد بیهوده وبی مورد هستند.
عقل درقیاس باعشق، بسیار حقیر وبی مقدار وناتوان است ولی اگر تدابیرش را درتصویر سازی رخساریار بکارگیرد خوب است.
قیاس کردم وتدبیرعقل دررهِ عشق
چوشبنمیست که بربَحرمی کشد رقمی
جان نقدمحقّر است حافظ
از بهر نثار خوش نباشد
نقد: نقدینگی، سکّه
محقّر: بی مقدار، حقیر
نثار: تقدیم کردن،هدیه دادن
معنی بیت: ای حافظ ،جان برای هدیه دادن به یار، همانندِ یک سکّه ی بی ارزش است وسزاواریار عزیزوالامقام نیست.
نثارخاکِ رهت نقدجان من هرجند
که نیست نقدِ روان رابر ِ تو مقداری
- ۹۹/۰۹/۲۳
- ۴۷۰ نمایش