حُسن تو همیشه در فزون باد
جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۵۶ ق.ظ
حُسن تو همیشه در فزون باد
رویت همه ساله لاله گون باد
دراین غزل زیبا وعاشقانه نیزهیچ اسمی ازمخاطب برده نشده است بهتراست به جای کاوش دراینکه مخاطب غزل چه کسیست ازحس وحال عاشقانگی غزل حظ ببریم وخاطرمان را بامضامین عاشقانه طراوتی دیگربخشیم.
حُسن:جاذبه، خوبی و زیبایی جمال
فزون باد: در حال بیشتر شدن هست.
معنی بیت: زیبائی ها وجاذبه های جمال توفزاینده هست لحظه ای متوقّف نمی شود وهمیشه درحال فزونیست. هرگلی فصلی دارد امّا گل رُخسارتو درتمام فصول باطراوت وشکوفاست. رنگ رخسارتو همچون تنور سرخ لاله، فروزنده وزیباست.
زخاکِ پای توداد آب ِروی لاله وگل
چوکِلکِ صُنع قلم زد به آبی وخاکی
اندر سر ما خیال عشقت
هرروز که باد درفزون باد
معنی بیت: ای معشوق لاله رُخ، مهرومحبّت واشتیاق تو دردل وجان ما ریشه کرده وهرروز وهردَم شوق دیدن روی ماه تودرحال فزونیست.الهی که هرروز وهرساعت فزاینده ترباد.
بیان ِشوق چه حاجت که سوز ِآتش دل توان شناخت زسوزی که درسخن باشد.
هر سرو که در چمن برآید
در خدمت قامتت نگون باد
برآید: بروید وسر ازخاک بیرون آرد. نگون: خمیده، سربه زیر
معنی بیت: توباآن قدوبالای دلکشی که داری همه راشیفته وشیدای خودکرده ای، هرسروی که درهردشت ودَمنی می روید به احترام قامت والای تو وبه منظورعرض ارادت وخدمت،کمرخَم کرده وتوراتعظیم می کند.
غلام نرگسِ ِجمّاش آن سَهی سروم
که ازشراب غرورش به کس نگاهی نیست.
چشمی که نه فتنه ی تو باشد
چون گوهراشک غرق خون باد
چشمی که نه فتنه ی توباشد: چشمی که درمعرض فتنه گر ی چشمان توقرارنگرفته وشیدا ومفتون تونشده باشد.
معنی بیت: فتنه ی چشمان تو جهانی رابرهم می زند. اگرهرچشمی که جاذبه وگیرایی ِچشمان تورادرک نکرده وشیفته وشیدانشده باشد،همانندِ قطره ی اشکی که به خون می آلاید خونین بادا.
آن چشم به واسطه ی اینکه ازنعمتی عظیم محروم مانده ازاین غم وازاین حسرت، ایمن نخواهدبود وآرامش نخواهدداشت. چنین چشم بی ذوقی مستحق آن است که همچون گوهراشکی که به خون آلوده است غرق درخونِ دل باشد.
ازآن زمان که فتنه ی چشمت به من رسید
ایمن زفتنه ی آخرزمان شدم.
چشم تو ز بهر دلربایی
در کردن سِحر ذوفنون باد
ذوفنون: فوق متخصص،دارای فنون ومهارت فوق العاده،صاحب هنرهای زیاد
معنی بیت: چشمان تو درجلوه گری و دلسِتانیدن، صاحب چندین مهارت وهنراست هیچکس نمی تواند ازفریب وفتنه ی چشمان توبگریزد.
به یک کِرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریبِ چشم توصدفتنه درجهان انداخت
هر جا که دلیست در غم تو
بی صبروقرارو بی سکون باد
معنی بیت: عاشقانت درهرجاکه هستند لبریز ازشوق روی تو ،بیتاب ازغم دوریِ تو، ناشکیبا و بی قرارند.
قراروخواب زحافظ طمع مدارای دوست
قرارچیست ؟صبوری کدام؟ خواب کجا؟
قَدّ ِ همه دلبران عالم
پیش الفِ قَدَت چو نون باد
دربیت پیشین دیدیم هرسروی که درچمن قد می کشید درخدمتگزاری به محبوب دل حافظ به تعظیم وکُرنش،کمرخَم می کرد. حال دراین بیت:
قد وقامت همه ی دلبران ودلستانان جهان در قیاس باقدوبالای دلکش تو، بسان شکل ظاهری نون ِ خمیده با الفِ راست قامت است. آنها نیز بسان سروها درخدمتِ دلبرحافظ سرتعظیم فرود آورده اند.
طوبا زقامتِ تونیارد که دَم زند
زین قصّه بگذرم که سخن می شود بلند
هر دل که زعشق توست خالی
از حلقه ی وصل تو برون باد
معنی بیت: هرآن دلی که قابلیّتِ فهم حُسن تورانداشته وعاشق تونشده باشد ازنعمت گوارای وصالِ تو محروم هست.
دلی که عشق ومحبّت تورادرک نکرده باشد بی تردید ازلذّت ِ وصال نیزباز خواهدماند. اودلمُرده ای بیش نیست وجسد متحرکی درمیان زندگان است.
هرآنکسی که دراین حلقه نیست زنده به عشق
براو نمُرده به فتوای من نماز کنید
لعل توکه هست جان حافظ
دورازلب مردمان دون باد
لَعل:کنایه ازلب سرخ رنگ
دون: پست وپائین، فرومایه دراینجا به معنی نالایق ها وافرادپست وپلید
لب های سرخ وآبدار توکه حافظ ازآنها شراب زندگانی می نوشد وجانش بسته به آنها ست، الهی که ازدسترس مردمان نالایق دورتر ودورتر باد.
باده ی لعل لبش کزلب من دور مباد
راح روح ِ که وپیمان ده پیمانه ی کیست؟
- ۹۹/۰۹/۲۸
- ۲۴۴ نمایش