درخت دوستی بنشان که کام دل ببارآرد
پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۴۳ ب.ظ
درخت دوستی بنشان که کام دل ببارآرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
روشن است که به استنادبیت پایانی،این غزلِ بسیارنغزوزیبا دردوران کهن سالی وپختگی سروده شده است. معجونی ازشراب عشق ومعرفت ورندیست وتک تک بیتها آنقدرعمیق ،پرمایه وحائز اهمیّت هستند که به ضرب المثل تبدیل شده وحتّازینت بخش نوشته ها وکلام رجال مهم بین المللی نیزواقع شده اند.....
.
معنی بیت: درمزرعه ی دل ،درختانی ازجنس دوستی وهمدلی پرورش دهیدتا ازثمراتِ دلپذیر آنها بهره مندوکامیاب گردید. نهال "دشمنی" همانندِ علفهای هرزدرتلاش خواهندبودکه سراز خاک برآورده ومانع ازثمردهی درختان ِ دوستی شوند، آنهاراازریشه برکنید که اگرقوّت بگیرند شمارادچاررنج وزحمت بسیارخواهند نمود.
نکته ی بسیارمهمّی که شارحان بدان نپرداخته ودرشرح این بیت موردتوجّه قرارنداده اند این است که دامنه ی معنای "دوستی ودشمنی" دراین بیت، چنانکه خواهیم دید گسترش یافته وبه حدّ کمال رسیده است.
"دوستی" بسیارمتنوّع وانواع گوناگون دارد مثل دوستی باخدا،دوستی های عاشقانه، دوستی های خانوادگی دوستی های مجازی،تجاری، مالی ووووو
شاعرعزیز وپیام آورعشق ومحبّت، دراین غزلِ نغز وناب،برآن است تا بذردوستی ومودّت درمزرعه ی دل وجانِ طرفین دعواهآ وجنگها نشانده وتوجّه آنها رابه امری نیکو،معنوی وسعادت بخش معطوف سازد.
معنای دوستی دراینجا باتوجّه به لحن کلام، معنای گسترده تری پیداکرده وبه اصطلاح غنی ترشده است. دردوستیِ حافظانه، گستره ی معنا از همدلی، همنوایی وهمراهی،فراتررفته و مُدارا کردن،تحمّل واحترام به عقایدِ مخالفین رانیز شامل شده است چراکه دشمنی وخصومت و جنگ وستیز، بیشتردر محدوده ومیدان تقابلِ آرا وبرخوردِ عقاید وباورهاست که شکل می گیردودر زندگانی معمولی و روزمرّگی کمتربه چشم می خورد.
حافظ براین باوراست که گفتگو، درآمیختن ودوستی بهترازجنگ وستیزو خصومت است. پیش شرط ورود به یک دوستی پایدار وسالم، مدارا وتحمّل است، باید ظرفیّت ِ تحمّل ِ طرفین، تاآنجا توسعه یابدکه مخالفین خودرابااحترام به عقایدشان بپذیرند وبه جای بریدنِ سرمخالفین وبه جای آرزوی مرگ برکسانی که باآنهاهم عقیده نیستند،آرزوی سلامتی، سرخوشی وسعادت داشته باشند واختلافات خودرا گلاویزشدن، درعرصه ی گفتگو وهم زیستی مرتفع کنند.
برای رسیدن به چنین شرایط ایده آل، باید طرفین جنگها بپذیرندوباورکنند که خداوندازعشق ودوستی بین انسانها، خشنود می شود نه ازبریده شدن سرطرفین! شوربختانه تازمانی که این باور (خدا دوستارعشق است نه جنگ) درباطن همه ی آدمیان نهادینه نشود هرگزنهال دشمنی از مزرعه ی دل وجان آدمیان برکنده نخواهدشد ورنج های بیشماری بربشریّت تحمیل خواهدکرد.
درمرام رندی ومَسلکِ حافظانه ،کینه وخشم ونفرت ازدلهازدوده شده وجای خودرابه مهربانی، همزیستی ودرآمیختن داده است.
همه جاخانه ی عشق است چه مسجدچه کُنشت
همه کس طالب یارندچه هوشیاروچه مست
چو مهمانِ خراباتی، به عزّت باش با رندان
که دردِ سرکشی جانا گرت مستی خمار آرد
رندان : رهاشدگان، خراباتیان، آنها که ظاهری لااُبالی وگناهکاردارند لیکن باطنشان نورانی وپاک است. بی قیدوبند به آداب ورسوم اجتماعی وشرعی، آزاد ازبندِ تعلّقات دنیوی واُخروی
مصرع دوّم دونوع خوانش دارد: اوّل آنکه "سرکشی" رایک واژه به معنای مخالفت و نافرمانی درنظربگیریم وبعدازسرکشی مکث کنیم تامعنای بیت روشن تر پدیدارگردد. دوّم:که دردِ سر کشی رابه معنای) سردردمی گیری) درنظر گرفته ومعنای متفاوتی برداشت کنیم.
برداشت اوّل: وقتی که به خرابات به عنوان میهمان قدم می گذاری با رندان مطابق ِ ادب واحترام ومتواضعانه رفتارکن اگربی حُرمتی کنی ونافرمان باشی مرض ِ غرور ونافرمانی، مستی ازتو برمی گیرد وتورا به خُماری فرومی برد.
برداشت دوّم: وقتی که به خرابات به عنوان میهمان قدم می گذاری با رندان مطابق ِ ادب واحترام ومتواضعانه رفتارکن وبدان که پایان ِاین مستی ِ دلپذیر، خُماری ِ ناخوشآیندی دارد ویکی ازتبعاتِ خماری سردرد است. بنابراین باید به این نکته بیاندیش که دوباره به رندان احتیاج پیدا خواهی کرد آنهارابه این سادگی ازدست مده!
ساغرلطیف ودلکش ومی افکنی به خاک
اندیشه ازبلای خماری نمی کنی؟!
شبِ صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
گردون: روزگار،چرخ فلک
لیل ونهار: شب وروز
معنی بیت: ارزش وقدرشبی را که با دوستان هم نشین می شوی وهم صحبتی می کنی بدان که اگرنیک بنگری زندگی همین لحظات خوشیست که پشت سرمی گذاری واین نیزبدان که بعداز مرگ ما چرخ روزگارمتوقّف نخواهدشد زندگانی بی حضورما ادامه پیدا خواهدکرد وچه بسیارشب و روزهایی که پس ازما رقم خواهند خورد.
ده روزه مِهرگردون افسانه است وافسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
عماری دار لیلی راکه مَهد ماه درحکم است
خدارا دردل اندازش که بر مجنون گذار آرد
عماری: کجاوه
عماری دار:کجاوه دار، کنایه ازساربان
مهد: گهواره،کجاوه
لیلی به ماه تشبیه شده دردرون گهواره (کجاوه) نشسته است
که مهدِ ماه درحکم است: یعنی ساربان اختیاراین کجاوه رادردست دارد ومی تواند به هرسو هدایت کند وببرد.
معنی بیت: خدایا دردلِ کجاوه دارِ لیلی که بسان گهواره ی ماه است بیانداز تاازمسیری عبورکند که لیلی ناگزیر به دیداربامجنونِ دل افگارگردد ومایه ی تسلّی خاطراوقرارگیرد.
برقی ازمنزل لیلی بدرخشید سحر
وَه که با خرمن مجنون ِ دل افگارچه کرد!
بهارعمرخواه ایدل وگرنه این چمن هر سال
چونسرین صدگل آردباروچون بلبل هزارآرد
بهارعمر: علاوه براشاره به دوران جوانی، کنایه ازعیش وعشرت وشادمانی درونی نیزهست. شادمانی بهار فصلی ودردوره ای مشخّص ومحدود است امّا حافظ به دل خویش سفارش می کند که درطلبِ بهارعمر باشد وتنها به بهارطبیعت اکتفانکند. حافظ همیشه بهترین ها رامی خواهد.
"این چمن" کنایه ازروزگار وچرخ گردون است.
"هزار" دراینجا فقط به معنای عدد وقرینه برای" صدگل" آمده وتاکیدی برکثرت وفراوانیست گرچه معنای هزاردستان رانیز درپس زمینه ی ذهن تداعی می نماید.
معنی بیت: ای دل جَهدی کن که نشاط وشادمانی درونی وپایدارآرزوکنی، خوشی ها وناخوشی های ناپایدار این چرخ گردن را زیادجدّی مگیر. خواهی نخواهی همه ساله پس ازپائیزوزمستان ، بهارازراه می رسد وصدها گل وهزاران بلبل می پروراند سپس به دست بادخزان،پژمرده می کند و می میراند.
گربهارعمرباشد بازبرتختِ چمن
چترگل برسرکشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
خداراچون دل ریشم قراری بست با زلفت
بفرما لعل نوشین راکه زودش باقرارآرد
ریش: مجروح
"لعل نوشین" کنایه ازلب آبدار وسرخ است.
بفرما لعلِ نوشین را: ازلب آبدار ولعلگون خویش بخواه
که زودش: که زود دل مجروح مرا
باقرارآرد: به قراربیاورد، آرام سازد
معنی بیت: ای معشوق، برای رضای خدا، وقتی می بینی دل خونین وزخمی من، بازلفِ دلکش توقراری بسته وشیدای توشده است، توهم ازروی کرامت وبزرگواری،مرحمتی کن ازلبهای سرخ وآبدارت بوسه ای ببخش وآرامش وقراررابه دل زخمی وبی قرارمن بازگردان.
علاج ضعف دل مابه لب حوالت کن
که این مفرّح یاقوت درخزانه ی توست
دراین باغ ازخداخواهددگرپیرانه سر حافظ
نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
معنی بیت: حافظ دیگرپیرشده وبهترآن است که ازخدا بخواهد شرایطی رقم بخوردتا دراین دنیای پهناوربرلبِ جویباری بنشیند وسروقامتی ازبالا بلندان رادرآغوش کشیده وبه عیش وعشرت پردازد.
اگرآن طایرقدسی زدرم بازآید
عمربگذشته به پیرانه سرم بازآید
- ۹۹/۰۹/۲۷
- ۶۹۰ نمایش