وصال او ز عمر جاودان به
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۲۰ ب.ظ
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مراآن ده که آن به
بعضی براین باورند که حافظ این غزل را درپاسخ به دعوت شاه محمود برادر شاه شجاع سروده است. یعنی به عبارتی هنگامی که شاه محمود دراصفهان مشغول جمع کردن یار وطرح ریزی توطئه برعلیه شاه شجاع بوده باهدف جذب مُهره های اصلی دولتِ شاه شجاع،به حضرت حافظ وبعضی ازعناصر مهم ازجمله قوام الدّین صاحب عیار با دادن وعده ووعید پیشنهاد همکاری داده است لیکن حافظ نپذیرفته ودر حقیت باسرودن این غزل به زبان کنایه این پیشنهاد را رد نموده است.
گرچه کنایه ها ومعانی بعضی ازابیات غزل،بااین فرضیه همخوانی داشته و صحّت ِآن راتقویت می نماید لیکن باتوجّه به نبودِ سندتاریخی نمی توان دراین مورد اظهارنظرقطعی نمود.
برای هرعاشق وهردلداده ای رسیدن به حریم وصال معشوق، مهمّترین هدف ووالاترین آرزوهاست. حافظ نیزازاین قاعده مستثنی نبوده وبهرمندی ازوصال،سرمنزل منظور ومقصود اوست.
معنی بیت: دسترسی به معشوق وپیوستن به یار،ازداشتن عمرجاویدان بهتراست خداوندا برای من نعمت بودن درکناریار را عطا کن که وصال اوبرای من ازهرچیزی بهتراست.
زمَحرمان سراپرده ی وصال شوم
زبندگان خداوندگار خود باشم
به شمشیرم زد وبا کس نگفتم
که رازدوست ازدشمن نهان به
"شمشیر" دراینجا کنایه ازنامهربانی وجور وجفاست.
معنی بیت:معشوق قصدجانم کرد ومرابانامهربا نی وشمشیرجوروجفاآزرد .امّا این رازرا باکسی نگفتم چراکه پوشیده نگاه داشتن رازدوست ازدشمنان بهتراست وعاشق باید رازنگهدارباشد.
غم حبیب نهان به زگفت وگوی رقیب
که نیست سینه ی ارباب کینه محرم راز
به داغ بندگی مُردن بر این در
به جان او که ازمُلک جهان به
داغ بندگی: داغی که با آهن گداخته بربدن غلامان وبندگان می گذاشتند.
مُلک جهان: پادشاهی جهان
معنی بیت: افتخاربندگی بردربارمعشوق ومُردن به داغ بندگی ِ براین درگاه، قسم به جان معشوق ازپادشاهی عالم بهتراست.
لذّت داغ غمت بردل ما بادحرام
اگرجورغم عشق تودادی طلبیم
خدا را از طبیب من بپرسید
که آخرکی شوداین ناتوان به
معنی بیت: محض رضای خدا از طبیب من بپرسید که این بیمارضعیف وناتوان کی بهبودی حاصل خواهدکرد؟
خواهم که پیش میرمت ای بی وفاطبیب
بیماربازپرس که درانتظارمت
گُلی کان پایمال سرو ما گشت
بُوَد خاکش زخون ارغوان به
اگرفرضیّه ای که درابتدای غزل مورداشاره قرار گرفت صحّت داشته باشد بی گمان منظور از "گُلی" دراین بیت وزیرباکفایت وکاردان ورفیق شفیق حضرت حافظ است که با دسیسه ی اطرافیان،مورد غضب شاه شجاع قرارگرفت وپس اززندانی شدن، به طرزفجیعی کشته شد. همه ی تاریخ نگاران ازاین وزیرباکفایت به نیکی یادکرده اند. حافظ نیز درچندین غزل وقصیده ازاوبه عنوان مردی فاضل،مقتدر وکاردان یادکرده است.
پایمال: پرپرشدن
بادرنظرگرفتن فرضیّه ی موردبحث "سرو" نیزکنایه ازشاه شجاع خوش قد وقامت است.
ارغوان: گلی سرخرنگ با برگهای گِرد که در اول بهار قبل ازآنکه برگهای آن سبزشوند گل میدهد و قسمتهای مختلف آن ارزشمند ومصرف دارویی دارد. "ارغوان" معمولاً نماد حماسی ومبارزه هست ودرترانه های حماسی بکارگرفته می شود. ارغوان که از ابتدا گل آن بر شاخسار هویداست، گویی که پیر وکاردان وفهمیده متولد می شود وبرای سایر گلها نقش راهنما برای شکوفندگی را ایفا می کند. قطعاًحافظِ خوش ذوق بادرنظر گرفتن ویژگیهای گل ارغوان، خاکِ صاحب عیار راازخون ارغوان ارزشمندتردانسته است.
معنی بیت: گل زیبا وارزشمندی که(خواجه صاحب عیار) زیرپاهای سرو(شاه شجاع) پرپر گشت، خاک پاکش ازخون ارغوان نیز عزیزتر، ارزشمندتروبهتراست.
هزارنقد به بازارکائنات آرند
یکی به سکّه ی صاحب عیارمانرسد
به خُلدم دعوت ای زاهد مفرما
که این سیب زنخ زان بوستان به
به خُلدم : به بهشتم، مرابه بهشت
سیب زنخ: گردی وفرورفتگی چانه
معنی بیت: ای زاهد مرابه بهشت دعوت مکن که بوستان بهشت برای من جذابیّتی ندارد سیب زنخدان معشوق درنظرگاه من ازکل بوستان بهشت تو زیباتر ومطلوبتراست.
حافظ براین باوراست که بهشت وجهنم درجایی دیگر وجودندارد. بهشت ودوزخ بستگی به بینش وعملکرد مادارد اگرما درهمینجا؛ همین امروز وهم اینک خوش وخرم باشیم دربهشت هستیم اگر برعکس کینه توز ؛ حسود وبداندیش باشیم درجهنم هستیم.
چوطفلان تابه کی زاهد فریبی؟
به سیب بوستان وشهد وشیرم
چنان پرشد فضای سینه ازدوست
که فکرخویش گم شددرضمیرم
دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آن که دولت جاودان به
معنی بیت: ای دل دایم گدای کوی دوست باش وبه پیشنهادات وسوسه برانگیز توجّه مکن به حُکم آنکه ثروت وسعادت ورستگاری باید دایمی وجاودانه باشد. تنها دولتی که غم ازآسیب زوال ندارد دولت عشق وگدایی درکوی دلبراست.
گداییِ درجانان به سلطنت مفروش
کسی زسایه ی این دربه آفتاب رود؟
جوانا سر متاب از پند پیران
که رای پیرازبخت جوان به
معنی بیت: ای جوان ازپند واندرز پیران باتجربه وکارآزموده سرپیچی مکن که اندیشه های پیر سردوگرم چشیده ی روزگار ازبخت واقبال جوانان هم ارزشمندتراست.
پیران سخن به تجربه گویند گفتمت
هان ای پسر که پیرشوی پند گوش کن
شبی میگفت چشم کس ندیدهست
ز مروارید گوشم در جهان به
"مروارید" دراینجا کنایه ازسخنان محبت آمیز است.
معنی بیت: ای خوشا آن شبی که دوست بادرک محبّت خالصانه ی من، سخنانم رابه مرواریدی ارزشمند تشبیه می نمود ومی گفت: هیچ کس درجهان مرواریدی زیباترازسخنانی که درگوش من هست ندیده است.
اگرچه زنده رودآب حیات است
ولی شیراز ما از اصفهان به
معنی بیت: با اینکه آب زاینده رود آب زندگانی وشهدجاودانیست ولی شیراز ازاصفهان بهتر وباصفاتر است.
شیراز وآب رُکنی واین بادخوش نسیم
عیبش مکن که خال رخ هفت کشوراست
سخن اندر دهان دوست شکر
ولیکن گفته ی حافظ ازآن به
معنی بیت: درست است که سخن دردهان معشوق همانندِ شکرشیرین است ولی شعر حافظ ازشکرهم بهتر وشیرین تراست.
شاه شجاع از طبع شعری نیزبهره ای داشت وگهگاه دستی به قلم برده وشعرمی سرود احتمالاً باحافظ نیز درمورد شعروشاعری ،مشاعره وکل کل نیزداشته شاید اشاره به این موضوع بوده باشد.
زبان کِلک تو حافظ چه شکرآن گوید
که گفته ی سخنت می برند دست به دست
- ۹۹/۰۹/۲۲
- ۶۵۹ نمایش