مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ
مژده ای دل که دگر باد صبا بازآمد
هُدهُدِ خوش خبر از طَرف سبا بازآمد
احتمالاً این غزل در بازگشت پیروزمندانه ی شاه شجاع به شیراز سروده شده است.
باد صبا: نسیم باد صبا که درادبیّات ما به رابط میان عاشق ومعشوق معروف است. بادملایمی که صبح و غروب از جانب شمال شرقی می وزد.
هُدهُد: شانه بسر ،مرغ سلیمان دراینجا کنایه از بادصباست که خبرورود پیروزمندانه ی شاه شجاع راآورده است.
سَبا: نام کشور و قومی در جنوب غربی جزیره العرب در هزاره اول قبل از میلاد.دراینجاکنایه ازمحلّ اقامتِ شاه شجاع دراطراف شیرازاست.
طَرْف: طَرَف، جانب ، به مقتضای وزن شعر "ر" ساکن خوانده می شود.
معنی بیت: ای دل مژدگانی بده که بادصبا پیام آورعاشقان، ازجانبِ معشوق(شاه شجاع) پیام فتح وپیروزی آورده است.
صبا به خوش خبری هُدهُدِ سلیمان است
که مژده ی طَرَب ازگلشن سباآورد
بَرکش ای مرغ سحر نغمه ی داوودی باز
که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد
نغمه ی داوودی : آوازخوش ودلکش. آوازی به دلپذیری آواز داوود، پیغمبری که به داشتن صدای خوش مشهور است.
سلیمان گل: گل به سلیمان تشبیه شده است. کنایه از شاه شجاع که فرمانروای شهرگل وبلبل (شیراز) است.
از بادِ هوا باز آمد : باتوجّه به اینکه شاه شجاع به سلیمان تشبیه شده وسلیمان نیزبا باد ازشهری به شهری می رفت بنابراین شاه شجاع نیز به وسیله ی باد آمده است.
معنی بیت: ای مرغ سحری به میمنتِ ورود سلیمانِ گل(فرمانروای شهرگل وبلبل شاه شجاع) آوازداوودی بخوان وازاو استقبال کن.
چوگل سوارشودبرهوا سلیمان وار
سحرکه مرغ درآید به نغمه ی داوود
عارفی کو که کند فهم زبانِ سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
عارف : دل آگاه وفرزانه سوسن: گلی که دارای چهارتا پنج گلبرگ وپنج کاسبرگ است و به ده زبان شهرت دارد.
معنی بیت: کجاست آن فرزانه ای که به زبان گل سوسن آشنا باشد ودریابد که به چه دلیل این گل زیبا می روید پژمرده می شود ومیمیرد ودوباره زندگی ازسرمی گیرد؟
دراینجاحافظ بصورت غیرمستقیم وپنهانی، رفتن وبازآمدنِ شاه شجاع (سلیمان گل) را به زیبایی به رویشِ مجدّد گلها پیوند زده وآمدن دوباره ی اورا باآمدن بهار قیاس کرده است.
بهارعمرخواه ای دل وگرنه این چمن هرسال
چونسرین صدگل آردبار وچون بلبل هزارآرد
مردمی کرد و کرم لطف خداداد به من
کان بُت ماه رخ از راه وفا بازآمد
معنی بیت: لطفِ خداوندی بامن بود ونسبت به من عنایت ویژه داشت که آن ماه روی زیبا(شاه شجاع) دوباره برسرمهروفاآمد وبه شیرازبازگشت.
بنده ی طالع خویشم که دراین قحطِ وفا
عشق آن لولی سرمست خریدارمن است
لاله بوی می نوشین بشنید از دَم صبح
داغ دل بود به امیّدِ دوا بازآمد
معنی بیت: نسیم سحرگاهی وزید ولاله ی داغدار بوی می ناب وگوارا به مشامش خوردبه امید آنکه بانوشیدن این باده، داغ ِدلش راتسکین بخشد دوباره روئیده است.
چولاله درقدحم ریزساقیا می ومُشک
که نقش خال نگارم نمی رود زضمیر
چشم من در رهِ این قافله ی راه بماند
تا به گوش دلم آواز درا بازآمد
دَرا: زنگ . جلجل . زنگله . ژنگله . زنگ که بر اشتر و استر و خر آویزند.زنگی که با کاروانیان بوده وبه هنگام حرکت،خارج شدن ازشهر یاوارد شدن به شهربه صدادرمی آوردند وبه مسافرین اطلاع رسانی می کردند.
معنی بیت: ازبس که من چشم به راهِ این قافله در انتظار بسربُردم سرانجام به کام خویش رسیدم وبه گوش دلم "آوازدرا" رااز کاروان معشوق (شاه شجاع) شنیدم وشاهدورودِ قافله شدم.
یارب این قافله رالطف اُزل بدرقه باد
که ازوخصم به دام آمد ومعشوقه بکام
گرچه حافظ در رنجش زدوپیمان بشکست
لطف او بین که به لطف از در ما بازآمد
دَرِ رنجش زد: رنجیده خاطرشد.
معنی بیت: اگرچه حافظ ازرفتن معشوق رنجیده خاطرشد وپیمان عاشقی بشکست امّا لطف وکرم معشوق را بنگر که ازسربزرگواری برسر صلح و سازش آمد وعاشق خویش رامورد عنایت قرارداد.
من که باشم که برآن خاطرعاطرگذرم
لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم
- ۹۹/۰۹/۲۳
- ۶۶۳ نمایش