حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

می خواه وگل افشان کن ازدَهرچه می‌جویی

شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۲۵ ب.ظ






می خواه وگل افشان کن ازدَهرچه می‌جویی

این گفت سحرگه گل بلبل تو چه می‌گویی


مِی خواه: مِی بخواه 
گل افشان کن:  گل به پاش ،گل نثار کن،کنایه از خوشباشی وخوشحالی
دَهر: روزگار
معنی بیت:  ای دل درجستجوی چه هستی ازروزگارچه می جویی؟ می بخواه وگل افشانی وشادخواری کن که این تنهاراه شادمانه زیستن است. سحرگاهان پیام گل همین بود ای بلبل که درفغانی وناله می کنی توچه می گویی نظرتوچیست؟
ای بلبل دیگرازفراق گل منال، ببین که چگونه گل  پرده ی غنچه دریده،شکفته شده و تورابه عیش وشادخواری دعوت می کند؟
رونق عهدشباب است دگربُستان را
می رسدمژده ی گل بلبل خوش الحان را




مَسند به گلستان بَر تا شاهد و ساقی را

لب گیری ورخ بوسی می نوشی وگل بویی


مَسْنَد: تکیه گاه، فرش، نوعی بالش بزرگ، بساط عیش
شاهد: معشوق،مغبچه، جوان زیبا ودلربا
معنی بیت: بساط عیش به گلستان ببر که وقت عشرت وخوشگذرانیست ساکت منشین باعطروبوی گل مشام جان رامعطّرساز، بررخ زیبای ساقی بوسه بزن وازلب سرخ وآبدارشاهد،شراب لعل وروح افزا بنوش.
به دورگل منشین بی شراب وشاهدوچنگ
که همچو روزبقا هفته ای بود معدود


شمشاد خرامان کن وآهنگ گلستان کن

تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی


"شمشاد" کنایه ازقامت والای یاراست
شمشادخرامان کن: باناز وادا راه برو
معنی بیت: ای حبیب، بانازواَدا واِفاده؛ قدوقامت والای خودرابه حرکت درآور وبطرف گلستان بیا تا سرو ازقامت والای توشیوه ی نازوعطوفت وعشوه گری بیاموزد.
ساقی چمن گل رابی روی تورنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ  بیارایی


تاغنچه ی خندانت دولت به که خواهد داد

ای شاخ گل رعنا از بهر که می‌رویی


غنچه ی خندان: کنایه ازلب معشوق
دولت: بخت واقبال،مال وثروت، کنایه ازنعمت وسعادت، دراینجاکنایه ازبوسه وکام
"شاخ گل رعنا" کنایه ازنوجوان بودن معشوق است.
معنی بیت: به انتظارمی نشینیم  تا ببینیم که توفیق چیدن گل بوسه ی تو نصیب چه کسی خواهدبود واین نعمت کامرانی ازآنِ که خواهد بود ای نوجوانِ خوش قامت وای گل خوشگل و دلپذیربه چه کسی تعلّق داری وبرای چه کسی اینچنین زیباقدمی کشی؟
چشمت ازنازبه حافظ نکندمیل آری
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد


امروز که بازارت پرجوش خریداراست

دریاب و بِنه گنجی از مایه ی نیکویی


معنی بیت: ای حبیب امروز که بازارعشق وعشوه فروشی توپررونق وپرخریداراست فرصت راغنیمت بشمار وبا سرمایه ی رفتارنیک وبالطف ومهربانی باعاشقان،گنجی ذخیره کن که این رونق واین گرمی دایم پایدارنخواهد ماند.
امتحان کن که بسی گنج مرادت بدهند
گرخرابی چو مرا لطف تو آباد کند


چون شمع نکورویی دررهگذرباداست

طَرفِ هنری بربند از شمع نکورویی


طرف هنری بربند: سعی کن هنرمندانه بهره برداری کنی،بهره ی اخلاقی وفضیلتی ببری
معنی بیت: خوب رویی وزیبایی ِ رخسارهمانند شمعیست که درمسیرباد روشن است وهرلحظه بیم خاموشی آن می رود  سعی کن باهنرمندی از سعادتِ نیکورویی بهره ی اخلاقی ودانش و فضلیتی ببری. هش دار که مهلت روشنایی این شمع پنج روزی بیش نیست. 
پنج روزی که دراین مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست


آن طرّه که هر جَعدش صد نافه ی چین ارزد

خوش بودی اگر بودی بوییش ز خوش خویی


طرّه: آن قسمت اززلف که به قصد دلبری بر پیشانی ریزند. دراینجا به معنای کلّی  زلف یا گیسو آمده است
هرجَعدش: هرچین و شکنش
نافه ی چین: کیسه ای معطّروگرانبها که در زیر شکم بعضی ازآهوان نرِسرزمین ختن یاچین قرار دارد وبه نافه معروف است.
بوئیش زخوش خویی : بویی ازخوش اخلاقی
معنی بیت: آن گیسوان معطّرکه عطر وبوی هر یک ازچین وشکنش  به صدنافه ی چینی ارجحیّت وبرتری داردخیلی بهترمی بود اگردر کنار خوشبویی ،بویی ازخوش خویی ومکارم اخلاقی نیزبرده بود.
درآن زمین که نسیمی وزد زطرّه ی دوست
چه جای دم زدن ازنافه های تاتاریست


هر مرغ به دستانی در گلشن شاه آمد

بلبل به نواسازی حافظ به غزل گویی


دستان: آهنگ و نوا،نغمه و سرود، گوشه ای در موسیقی، حیله و نیرنگ
"گلشن" کنایه ازبارگاه پادشاه، باتوجّه به نحوه ی ابرازلطف ورعایت ادب واحترام وبیان ارادت عاشقانه، بی تردید پادشاه دراین غزل نیز کسی نیست جزشاه شجاع خوش سیما وشیرین سخن.
نواسازی :  آهنگ وترنّم، دستان، دستگاه، سرود،  ملودی، نغمه 
هرمرغی با حیلتی ومنظورخاصّی به گلستان شاه (بارگاه شاه شجاع) راه پیدامی کند وترانه وسرود خودرا می خواند بلبل آهنگ وملودی خاص خود رامی نوازد وحافظ غزلخوانی می کند.
نه من برآن گل عارض غزل سرایم وبس
که عندلیب توازهرطرف هزارانند

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۲۲
  • ۳۱۳ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی