حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

ای که با سلسله ی زلف دراز آمده‌ای

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۰۶:۵۹ ب.ظ



ای که با سلسله ی زلف دراز آمده‌ای

فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای

سلسله: زنجیر
سلسله ی زلف: زلف به زنجیر تشبیه شده است. زنجیری که برای بستن دلهای دیوانه وشیدا مناسب ترین بنداست. 
فرصتت باد: دوران ازآن ِتوباد
دیوانه نواز: نوازنشگردلهای عاشق ودیوانه 
معنی بیت: ای دلسِتانی که با زنجیرزلف به تجلّی درآمده ای دوران ازآن توست یکٓه تازی کن امیدوارم که مجال کافی داشته باشی   جلوه گریهای تونوازشگردلهای عاشق وشیداست.
من دیوانه چوزلف تورهامی کردم
هیچ لایقترم ازحلقه ی زنجیرنبود   

ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت

چون به پرسیدن ارباب نیازآمده‌ای


بگردان عادت: عادت خود را عوض کن، نازنکن ازروی غرور وتکبٓررفتارنکن
ارباب نیاز: نیازمندان، حاجتمندان،همچنین می تواندکنایه ازخودشاعرباشدکه سرحلقه ی نیازمندان است نیازنه به مال ومنال دنیوی بلکه نیازبه عشق ومحبّت ودلجویی معشوق.
معنی بیت: وقتی که برای دلجویی ازنیازمندان مهر ومحبت آمده ای وقصد داری ازاحوالات آنها باخبر شوی ساعتی عادتِ نازکردن وفخرفروشی راکنار بگذار وبا نیازمندان به لطف ومحبت رفتارکن.  معنای دیگر  نازکردن ،‌عشوه وادای دلبرانه هست که عاشقان به این ناز نیزنیازمندهستند.
ای سرونازکه خوش می روی به ناز
عشّاق رابه نازتوهرلحظه صدنیاز


پیش بالای تومیرم چه به صلح وچه به جنگ

چون به هر حال برازنده ی ناز آمده‌ای


معنی بیت: من فدای قدوبالای توشوم چه بامن برسرصلح باشی وچه درجنگ  درهرحال نازو عشوه وکرشمه، تنها شایسته ی توست و قبای نازبرقامت والای تودوخته شده است.
فرخنده بادطلعت خوبت که درازل
ببریده اند برقدِ سروت قبای ناز


آب و آتش به هم آمیخته‌ای از لب لعل

چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای


لَعل: یاقوت سرخرنگ
لب لعل: لبی که سرخ رنگ وآبداراست. گویی که آب وآتش درهم آمیخته شده است.
شعبده باز: زبردست،تردست وماهر، و نیرنگ باز. 
معنی بیت: لبهای سرخ وآبدارتوجلوه ی خیال انگیزآمیزش آب وآتش است چشم بد ازتو دورباشد که چه خوب درنقش شعبده بازآمده ای کارتوهمانند تردستی آنها شگفت انگیز وحیرت آوراست.
ناگفته نماند که  "آب وآتش به هم آمیختن"  تنها کنایه از سرخی وآبداربودن لب نیست بلکه افزون براین معنی، رساننده ی خاصیّتِ مستی بخش وباده  گون بودن آن نیزهست وبه عبارتی لب لعل یاربه صورت پنهانی تشبیه  به باده ی آتشین شده که هم آب است وهم آتش. ضمن آنکه اززاویه ای دیگر آب وآتش هرگز درهم نمی آمیزد امّا به لطف طبع حافظانه وبه مددِ نبوغ او نه تنها این دو به هم می آمیزند بلکه ازآمیزش آنها لطایف خیال انگیزی نیزپدیدارمی گردد. حافظ درمورد لب وزلف وچشم یار درمیان همه ی شاعران ایران زمین  لطیف ترین تعابیر وبکرترین مضامین راخَلق کرده است چنانکه خود خطاب به همین معشوق شعبده بازمی فرماید:
این لطایف کزلبِ لعل تومن گفتم که گفت؟
وین تطاول کزسرزلف تو من دیدم که دید؟


آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب

کُشته ی غمزه ی خود رابه نمازآمده‌ای


ثواب: کاردرست ونیک
معنی بیت:مرحبا بردل مهربان ونازک تو، کارنیک ودرستی کردی برای خواندن نماز میّت ِکسی آمده ای  که ازرفتارهای دلبرانه ی توکُشته شده است. همین که برسرقربانی کرشمه های خودآمده ای عنایت ولطف بزرگیست.
دوردارازخاک وخون دامن چوبرمابگذری
کاندرین ره کُشته بسیارند قربان شما


زُهدمن باتوچه سنجدکه به یغمای دلم

مست و آشفته به خلوتگه رازآمده‌ای


چه سنجد: چگونه ارزیابی شود، ازعهده اَش برنیاید که دربرابرغارتگری تومقاومت کند
خلوتگه راز:  خلوتگاه خصوصی ومحل عبادت ورازونیاز
معنی بیت: توکه اینچنین سرمست وآشفته حال برای غارت دلم تا خلوتگاه خصوصی من آمده ای، ایمان وتقوای من تاب مقاومت خودراازدست می دهد وبه همراه  دلم به غارت می رود.
ازچشم شوخش ای دل ایمان خود نگهدار
کان جادوی کمانکش برعزم غارت آمد


گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست

مگرازمذهب این طایفه بازآمده‌ای؟ 


دگرت خرقه:  دیگر خرقه ی تو 
باتوجّه به آلودگی خرقه به شراب، "این طایفه" اشاره به خرقه پوشان پرهیزگارو زاهد است.
بازآمده‌ ای: برگشته‌یی.
پرداختن پیوسته ی حافظ به عیش وعشرت،بی پروا سخن گفتن درمورد شراب ووانمودکردن به شرابخواری وخوشباشی، درهمه ی دورانها تبعات ناگواری برای حافظ درپی داشته وبسیاری ازنزدیکان ودوستان نزدیک وی رارنجیده وازاو دورنموده است. دراینجا نیز مخاطب غزل که به احتمال قریب به یقین شاه شجاع جوان وخوش قد وقامت است درمورد همین مسئله  زبان به اعتراض گشاده وبه حافظ کنایه می زند که مگرازپرهیزگاری وزهد وتقوی رویگردان شده ای که خرقه ات شراب آلودشده است‌.
معنی بیت:
 محبوب ومعشوق من گفت: ای حافظ  خرقه ی زهدِ تو به شراب آلوده گشته است چرادست ازشرابخواری برنمی داری؟ شاید از جاده ی شریعت خارج شده وزهد وتقوا را ترک کرده ای؟! 
خرقه ی زهد مرا‌آب خرابات ببرد
خانه ی عقل مراآتش میخانه بسوخت


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۳۰
  • ۲۹۹ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی