حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

حال خونین دلان که گوید باز

جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۴:۰۳ ق.ظ





حال خونین دلان که گوید باز
وزفلک خون خُم که جویدباز

این غزل به زبانی کنایه آمیز گوشه ای از وضعیّتِ حاکمیّت متشرّعین ِ یکسونگررا بازتاب داده و تصاویری ازسختگیریها، خشونت وتمامیّت خواهی ریاکاران را ارایه می دهد.
چنین بنظرمی رسد که غزل متعلّق به دوران امیر مبارزالدّین هست. دورانی که میخانه ها و عشرتکده ها بسته شده وخُم ها زیرپای تعصّب وخشکه مغزی بسته شده و تمامیّت خواهان، روزگارسختی برای همه به ویژه رندان باده نوش ووارستگان وآزاداندیشان تحمیل کرده بودند.
حافظِ وارسته ازبندتعلّقات دینی ودُنیی، درآن شرایط سخت وخفقان مذهبی، درسوگ شراب مرثیه خوانی کرده وبه زبان کنایه وایهام،نارضایتی خودراابرازنموده است.
خونین دلان: کنایه ازرندان وآزادگان،عاشقان وباده نوشان. شراب  به رنگ ارغوانی ودرحقیقت خون انگوراست بنابراین خُم ها وکوزه های شراب نیزخونین دل به شمارمی روند ازآن روکه در دلشان شراب سرخ وجود دارد.
"خُم" ظرف مخصوصی که انگوریاخرما رادرداخل آن ریخته وطی فرآیند مشخصی تبدیل به  شراب می کنند.درقدیم معمولاً خُم ها ازخاک کوزه گری درست می شد.
معنی بیت: چه کسی می تواندشرح حالِ خرابِ رندانِ باده نوش راکه به همراه خُم های شراب درزیر پای تمامیت خواهان شکسته وخونشان ریخته شده است بازگوکند؟
چه کس می تواند بهای خونهای ریخته شده وخُم های شکسته شده را بازبستاند؟
دوش بایادحریفان به خرابات شدم
خُم مِی دیدم وخون دردل وپادرگِل بود

شرمش ازچشم می پرستان باد
نرگس ِ مست اگر بروید باز

معنی بیت: ازاین پس گل نرگس نیز که نمادِ شهلایی ومستیست به احترام عزای مرگ شراب نخواهدروئید اگردرهمین وضعیت دوباره گل نرگس بروید وبشکفد باید ازچشم می پرستان که به شراب دسترسی ندارندخجالت بکشد.

شوخی نرگس نگرکه پیش توبشکفت
چشم دریده ادب نگاه ندارد

جز فلاطون خم نشین شراب
سرّحکمت به ما که گوید باز

فلاطون: حکیم افلاطون 
فلاطون خُم نشین شراب:  شراب وخواص مستی بخش آن که  دردرون خم نشسته ، به افلاطون  تشبیه شده است. البته درحقیقت افلاطون خم نشینی نکرده بلکه "دیوژنِ کلبی ِ یونانی" فیلسوفی بوده که با نیّتِ تبلیغ ساده زیستی در درون خُم زندگی می کرد. بنظرمی رسد ازآنجاکه حافظ قصد داشته از حکمت شراب وارزش آن سخن بگویدوجایگاه آن راباجایگاهِ فیلسوفان برابربداند  افلاطون را که نسبت به دیوژن شهرت بیشتری داشته انتخاب کرده است.
سّرِحکمت: اسرار دانش وآگاهی، رازورمز سعادتمندی ومعرفت
معنی بیت: به جزشراب ِ خُم نشین که به مانندِ افلاطون،حکیمانه به ما ازرازورمز دانش ومعرفت سخن می گوید چه کسی می تواند ماراازخواب جهالت بیدارسازد؟
شراب درنظرگاه حافظ، علاوه برسودمندیهایی که افرادی چون بوعلی سینا ودیگران خاطرنشان کرده اند وسیله ی شادی وعیش وعشرت،مایه ی مستی وراستی وزایل کننده ریا وتزویراست.
عیبِ مِی جمله بگفتی هنرش نیزبگوی
نفی حکمت مکن ازبهر دل عامی چند


هرکه چون لاله کاسه گردان شد
زین جفا رخ به خون بشوید باز

گل لاله به واسطه ی آنکه به شکل پیاله وجام یا همان کاسه می باشد اغلب دستمایه ی شاعران قرارگرفته ومضمونهای جالبی پیرامون این مطلب خَلق شده است. حافظ بیشترازهرشاعری، کاسه وپیاله ی لاله را درکانون توجّه قرارداده ومضامین نغز وبدیعی آفریده است.
کاسه گردان: کس که به منظورخاصی کاسه می گرداند. گدا ودرویش برای گرفتن کمک وشعبده بازبرای ایجادسرگرمی،برسرچوبی بشقاب وکاسه می گرداند. امّا دراینجا این معنی مدّ نظرشاعر نیست چراکه لاله نه به گدایی ودرویشی شهرت دارد نه به شعبده بازی.
لاله با اینکه به واسطه ی داشتن شکل ظاهری ورنگِ خاص،به پیاله یا کاسه ی شراب تشبیه شده است لیکن پیاله ی لاله خالی ازشراب است وبه رغم اینکه لکّه ی سیاهی که دردل لاله به شکل پیاله ی پرازشراب به چشم می خورد هیچ شرابی دردرون آن وجود ندارد. درنظرگاهِ لطیف شاعر،کاسه ی لاله برگردانده شده ومحتوای آن (شراب)فروریخته  وبه اصطلاح کاسه گردان(کاسه اش برگردان) شده است. 
رُخ به خون شُستن: یعنی تقاص پس دادن، خود به دست خویش بدکردن وتاوان آن بدی رادادن.
معنی بیت:هرکسی که مانند لاله، پیاله اش (به هربهانه ای)برگردد وخالی شود ازاین ستمی که درحقّ ِخویش کرده بی تردید تاوان آن راوبهای سنگین ِ این جفاراخواهدپرداخت همانگونه که لاله نیزاززمانی که پیاله اش برگشته ومحتوای آن خالی شده(فارغ ازاینکه چه کسی کاسه اش رابرگردانیده وومرتکب ِجفاشده) تاوان این جفا راپرداخته ورخسارش به خون شسته شده است(اشاره به همان لکّه ی ارغوانی ِ مایل به سیاهِ درون پیاله ی لاله)
 حافظ دراینجا آن لکّه ی سیاه وداغ ِ دل لاله رانشانه ی تاوانِ جفایی درنظرگرفته که درحقّ لاله به واسطه ی خودِ لاله یادیگران صورت گرفته است.
چون لاله مِی مبین وقدح درمیان کار
این داغ بین که بردل خونین نهاده ایم


نگشاید دلم چو غنچه اگر
ساغری از لبش نبوید باز

بوییدن: بوکردن واستشمام کردن دراینجا کنایه از"بوسیدن" است لیکن باتوجّه به تشبیهِ دل به غنچه، بوییدن رابکارگرفته تا واژه ها بایکدیگرتناسب داشته باشد.
معنی بیت: دلم همچون غنچه ای فروبسته،گرفته وملول است، آن زمان دلم خواهدگشود وهمچون غنچه خواهدشکفت که شمیم روح فزای ساغری ازشرابِ لبش رااستشمام کنم. بوسه ای ازلبِ نوشین یار،فروبستگی ِ دلم رامی گشاید.
چوغنچه برسرم ازکوی اوگذشت نسیمی
که پرده بردل خونین به بوی اوبدریدم


بس که درپرده چنگ گفت سخن
ببُرش موی تا نموید باز

چنگ: آلت موسیقی
در پرده سخن گفتن:  باکنایه ورمزسخن گفتن. ضمن آنکه تغییر ارتعاشی میان دو نت متوالی درموسیقی رانیزپرده گویند بنابراین درپرده سخن گفتنِ چنگ ایهام دارد. یعنی شرایطِ اجتماعی وسیاسی جامعه،مطلوب نیست ،اختناق وخفگان حاکم است وکسی حتّا آلت موسیقی نیزنمی تواند آزادانه حرف دل خودش رابگوید.
ببُرش موی: مویش را ببر، تارهای آن را قطع کن .
نَمَوید: گریه نکند،مویه وزاری نکند
معنی بیت: جامعه ی ما آنقدرسرکوب شده وآزادیهاسَلب شده که حتّا "چنگ" نیزبارمز وکنایه سخن می گوید نمی تواند آزادانه هرطورکه دلش می خواهد سخن بگوید (آهنگ های شاد ودلنوازتولید کند) تارهای چنگ راببُرید تابیش ازاین گریه وزاری نکند.


گِردِ بیت الحَرام خُم حافظ
گر نمیرد به سر بپوید باز 

بیت الحرام:خانه ی خدا 
"بیت الحرام ِ خم" ترکیبی حافظانه،زیبابرای رندانِ ازبند تعلّقات رسته وصدالبته بسیارکوبنده و ویرانگر برای زاهدان ومتشرّعین هست. اشاره به همان خُمره هست که خانه ی شراب می باشد. شراب ازمنظرشریعت،نجس ونوشیدنش حرام می باشد. حافظ به مددِ نبوغی که داشته، زبانِ طنز وبا چاشنی طعنه، به متشرّعین ِ متعصّب می رساند که خُمخانه برای حافظ آنقدر حُرمت دارد که کعبه برای زاهدان ندارد. اگرامروزمیخانه هارابه سنگ کینه وتعصّب بربستید نمی توانید اشتیاق ومیل درونیِ حافظ وباده نوشان رابه شراب (این آبِ حرام) خاموش کنید. 
پوییدن: دویدن وبه شتاب رفتن دراینجا طواف کردن
 معنی بیت: اگرعمری باقی بوده باشد حافظ سرانجام توفیق طوافِ خمخانه راپیداخواهد کرد ونه با پاهای خویش بلکه باسرمشتاقانه گِرداگِرد آن راخواهدپیمود.
شراب درنظرگاه حافظ، صرفاًبه بهانه ی اینکه  به گفته ی ابن سینا ودیگران برای جسم وجان سودمندی دارد عزیزنیست بلکه شراب ومِی درنظرگاه حافظ ازآن روکه تولیدکننده ی عیش وشادمانی وبرطرف کننده ی ریا وتزویرمی باشد اسلحه ای کاملاً مناسب وویرانگر درنبرد با ریاکاریهای زاهدانه هست. چنانکه حافظ بارها خود به حرام بودن باده وشراب اشاره کرده،لیکن خوردن مال وقف ازسوی متشرّعین راحرام تر وکثیف تربرشمرده است.
فقیه مدرسه دی مست بود وفتوا داد
که مِی حرام ولی به زمال اوقافست.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۲۸
  • ۶۰۰ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی