حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

خسروا گوی فلک در خَم ِچوگانِ تو باد

جمعه, ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۴۳ ق.ظ



خسروا گوی فلک در خَم ِچوگانِ تو باد

ساحتِ کون ومکان عرصه ی میدان تو باد

ازهمین " خسروا" به معنی پادشاهی که صاحب شوکت وشکوه است پیداست که غزل معنای عرفانی ندارد.گرچه بعضی با این نظرمخالف بوده وبراین باورند که منظوراز"خسرو" خداوند است. مخاطب قراردادن خداوند باعنوان خسرو راشاید با اکراه بتوان پذیرفت امّا این که حافظ به خداوندمی فرماید: "گوی فلک درخم چوگان تو بادا" را نمی توان پذیرفت! چراکه با این برداشت، هیچ ذوقی در دل وجان خواننده وشنونده ی غزل ایجاد نمی شود زیرااین چیزیست که همه بارها شنیده ودیده ومی دانند وبرای چندمین بارشنیدن لطف خاصی ندارد!ضمن آنکه شاید خداوند نیزازشنیدن این جمله اززبان بندگان خود بااین مضمامین وعبارات خرسند نشود! خدا که مثل پادشاهانِ ضعیف نیست ازاین تعریف ها خشنود گردد!. پادشاهان چون همیشه احساس خطرمی کنند و ضعیف هستند دوست دارند باشوکت وباشکوه دیده شوند وقوی به نظربیایند تا بیم جان کمرنگ تر گردد......
این غزل نیزمدحی دیگر درتوصیفِ عظمت و اقتدار پادشاهی هم پیاله وهمدل است که در بسترمبالغه باغلوّ وافراط پرورانده شده است. مبالغه درعرصه ی شعر یک صنعت به حساب می آید. مبالغه میدانی برای جولان دادن شاعران و عرصه ای برای هنرنمایی آنهاست. حافظ یکی از منحصربفردترین مبالغه گوی است وکسی همتای نیست. شوفایی هنرنمایی ِ حافظ در عرصه ی صنعت مبالغه، ازآنجا وام می گیرد که مدح هایی که درحق پادشاهان گفته، ازروی احساسات وعواطف درونی بوده وخالی ازهرنوع تملّق وچاپلوسیست. ارتباط اوبا پادشاهانی چون شاه شجاع وشیخ ابواسحاق، ارتباطی فراترازشاه وشاعر بوده ومیان آنها پیوندی ازرشته های  عشق ومحبّتِ عاطفی وارادت خالصانه به چشم می خورد. حافظ شاعری مدیحه سرا نبوده که هر پادشاهی برتخت بنشیند شروع به مدح اوگوید. حتّابلعکس می بینیم که اگرپادشاه ریاکاری مانند امیرمبارزالدین، به تخت می نشیند  حافظ نه تنها مدح اونمی گوید بلکه درنقدِ عملکرد اونیز بدترین طعنه ها وکنایه وگوشه هارا بکارمی گیرد.
خسروا: پادشاها
گوی: توپ چوگان بازی
گوی فلک: فلک به توپی گرد همچون توپ چوگان بازی تشبیه شده است. 
چوگان:چوبی راست وسرکج وخمیده  به شکل عصاست. بازیکن سعی می کند توپ بازی رادر داخل آن خمیدگی جای داده و به سمت دروازده ی حریف برساند.
ساحت: فضا، پهنه، میدان، عرصه.
کون و مکان: هرچه که هست،کائنات ،جهان و هرچه دراوست. 
عرصه: میدان،جولانگاه، فضا
معنی بیت: ای پادشاه فلک درمقابل تو همچون توپ گوی که درداخل خمیدگی چوگان به دام می افتد ودراختیاربازیکن قرارمی گیرد بصورت کامل در اختیار توست! چرخش چرخ فلک به امرتومی چرخد! درهمه ی اقسی نقاط دور ونزدیک جهان حضورداری ومحدوده ی از توکلّ جهان است.
ازمرادشاه منصورای فلک سربرمَتاب
تیزی شمشیربنگرقوّتِ بازو ببین

زلفِ خاتونِ ظَفرشیفته ی پرچم توست

دیده ی فتح اَبد عاشق جولانِ تو باد

ظفر: پیروزی
خاتون: بانو
خاتون ظفر: پیروزی به خاتون و بانویی تشبیه شده  که دارای زلف است. 
شیفته: شیدا سرگشته. 
دیده ی فتح اَبد: به  پیروزیِ ابدی وپایدار شخصیّت انسانی داده شده که چشم دارد.
جولان: دور گرفتن  ، تاخت و تاز
معنی بیت: زلفِ بانوی ظفر که خود دلکش و فریباست، شیفته وشیدای پرچم توشده و چشمان پیروزی پایدار،عاشق تاخت وتاز برق آسای توست.
بیا که رایت منصور پادشاه رسید
نوید فتح وبشارت به مهروماه رسید
جمالِ بخت ز روی ظَفر نقاب انداخت
کمال ِعدل به فریاد دادخواه رسید


ای که انشاءعطارد صفت شوکت توست

عقل کُل چاکر طُغراکش ِ دیوانِ تو باد

انشاء: هر نوع نوشتۀ ادبی. نویسندگی. آفریدن؛ پدید آوردن.منصبِ منشی‌گری و نویسندگی ِنامه‌ها و فرمان‌ها
عُطارِد:  ستاره ای است از کواکب سبعه ی سیّاره ، معنای آن «نافذ در امور» می باشد، لذا دبیر و کاتب را بدان نامیده اند. و آن در فلک دوم است پس از فلک قمر. سابقه ی نسبت دادن عطارد به دبیری فلک به اساطیر یونان و روم برمی‌گردد که ستاره ی عطارد یا هرمس یا مرکور را فرزند زئوس و آفریننده ی دبیری و کتابت و شعر می دانستند. درقدیم ستارگان هرکدام ویژگی ومهارتی داشتند. برای مثال زُهره به رقص وآواز ونشانه ی خوشبختی وزُحل به نحس وبدبختی مشهوربودند.عطارد هم که دبیرفلک است.
طُغرا :چند خط منحنی تودرتو که اسم شخص در ضمن آن گنجانیده می‌شود و بیشتر در روی مسکوکات یا مُهر اسم نقش می‌کنند. در قدیم بر سر نامه‌ها و فرمان‌های دولتی می‌نگاشتند.
عقل کُل: شعوری که گرداننده ی کائنات است وبرچرخش چرخ فلک حاکمیّت دارد. دراین مبالغه، عقل کل چارکر وخدمتگزار مخاطب شاعر شده است!
طُغراکش: طغرانویس، دبیرومنشی  که به خط طغرا احکام راباذوق هنری مزیّن می نمود.
دیوان: وزرارتخانه، دفترخانه اداری و محاسبات اداره 
معنی بیت: 
عطارد دست به قلم شده وازشکوه وشوکت تورابه نظم ونثرمی نویسد، فرّوشکوه توعطارد راتحت تاثیرقرارداده وبه آن چنین ذوق خیال انگیزی بخشیده است. عقل کل نیزباآن همه ادّعا و دانایی کمرخدمتگزاری تورابسته وهمانندِ دستیار همیشه درخدمت توست وفرمانهای تورا به خطّ و نقش زیبا رقم می زند. همه چیزبه امر تو و در خدمت توست.
علم ازتو درحمایت وعقل ازتوبا شکوه
در چشم فضل نوری و در جسم ملک جان


طیره ی جلوه ی طوبی قدچون سروتو شد

غیرتِ خُلد بَرین ساحتِ بُستان تو باد

طیره:شرم،آزردگی، خجالت
طوبی: درختی دربهشت
غیرت: رشک،حسد 
خُلدِ بَرین: بهشت جاوید برترین. 
معنی بیت: جلوه ی دلکش قدوبالای تو سببِ آزردگی وشرم طوبا شد! چون قامت توازهمه ی دلکش تراست حتّا ازطوبا! 
پیرامون باصفای تونیز رشک وحسادتِ بهشت را برانگیخته است.! توهرجاکه باشی بهشت حقیقی همانجاست.
ای رُخت چون خُلد ولَعل اَت سلسبیل
سلسبیل اَت کرده جان ودل سبیل


نه به تنها حیوانات و نباتات و جَماد

هرچه درعالم امراست به فرمان توباد

نباتات: گیاهان
جَماد: هر چیز بی‌جان و بی‌ حرکت، از قبیل سنگ، چوب، فلز، و امثال آن‌ها
عالم اَمر: عالَم ملکوت، در مقابل عالَم خَلق و به معنایِ جهان ِ فرا ماده است. عالم امر با حواس پنج گانه درک ‌شدنی نیست؛ برخلاف عالم خَلق که با این حواس درک می‌شود. 

 معنی بیت: تنها حیوانات وگیاهان واشیا نیستند که تحت فرمان  واراده ی تومی باشند حتّا هرچه درعالم اَمرنیز رُخ می دهد به دستور وخواست تورقم می خورد! توبرهمه چیز حاکمی وآنچه دیدنی ونادنیست به اراده ی توهست ونیست پیدامی کنند!
گر در خیال چرخ فتد عکس تیغ تو
از یکدگر جدا شود اجزای توأمان !
ممکن است این سئوال درذهن بعضی حافظ دوستان عزیزپیش بیاید که این صفاتی که حافظ آنها را بامضامین زیبا توصیف نموده شایسته ی خالق جهان است نه مخلوق! پس ازنظرگاه شیخ وزاهد  نسبت دادن این صفات به غیراز خداوند، نوعی کُفر ورزی نیزمحسوب می گردد!
چنانکه پیشترتوضیح داده شد درصنعت مبالغه،  شاعر،مخاطب ِغزل وخوانندگان وشنوندگان شعر همه می دانند که این تعریف ها واین توصیف ها همه شعارگونه وغیرحقیقی اَند وصرفاً به منظور فضاسازی، روحیّه ی حماسی دادن به پادشاه  برای پیکاربادشمنان وهنرنمایی در بکارگیری واژه ها وخَلق مضامین شاعرانه گفته می شوندوکمتراززاویه ی شریعت  مورد سنجش قرارمی گیرند، ضمن آنکه حافظ نه  شیخ است ونه زاهد، حافظ تنهاحافظ است وبس. 
 کسانی که مایلند ازهنرنمایی ِ حافظ درعرصه ی صنعت مبالغه بیشترلذّت برند به قصیده ی زیبای:
شد عرصه ی زمین چو بساطِ ارم جوان
از پرتو سعادتِ شاه جهان ستان رجوع کنند.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۲۸
  • ۳۸۴ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی