حافظانه

شرح غزلیات حافظ

حافظانه

شرح غزلیات حافظ

برداشتهای شخصی من از غــزلهای پیامبر عشق و ادب حضــرت حافـظ

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۶ ق.ظ





ساقیا آمدن عید مبارک بادت

وان مواعید که کردی مَروادازیادت

ازفحوای کلام وشادمانی حافظ چنین بنظرمی رسد که این غزل درایام فرارسیدن عید نوروز یا عیدرمضان بوده باشد که مصادف با روی کارآمدن ِمجدد شاه شجاع یا یکی ازدوستان صمیمی وبه عبارتی هم پیاله ی وی ، پس ازفروپاشی ِاستبداد وخفگان شده است.
ظاهراً شاه شجاع نسبت به دیگران مردم دار تربوده وبه شرابخواران ومیگساران نیزسخت نمی گرفته است.ضمن آنکه ازطبع شعری نیز بی بهره نبوده و باحافظِ عزیز رابطه ی دوستی ِ ریشه دار، صمیمانه وای بسا عاطفی داشت.....
احتمالاً "ساقیا" نیزاستعاره ازهمین فرد مورد نظراست.
مبارک بادت: مبارکت باشد. 
مواعید: وعده ها و موعودها  وعده داده شده ها و چیزهای وعده داده شده 
مَرَواد: نرود
ای ساقی، عید آمده برای تومبارک ومیمون باشد، امیدوارم چیزهایی که وعده داده بودی ازیادت نرفته باشد.
شاید منظورازعید هم توفیقِ بزرگِ روی کارآمدن ِ مخاطب است. چنین برمی آید که مخاطب قبل ازبه تخت رسیدن وعده وعیدهایی داده بوده که حافظ آنها رادراینجابه یادش می آورد.

عیداست وآخرگل ویاران درانتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه ومی بیار

در شگفتم که در این مدّتِ ایّام ِفراق

بَرگرفتی زحریفان دل ودل می‌دادت

برگرفتی زحریفان دل :ازهم پیاله ها دل برکندی
دل می دادت: دلت راضی می شد 
معنی بیت: درحیرتم که دراین روزهای هجران و دوری، چگونه ازدوستان وهم پیاله ها دل برکندی وبه فراموشی سپردی، درتعجّبم که چطور دلت راضی به این کارمی شد تا جدا ازهم پیاله ها بوده باشی؟!
مستی مگرکه یادحریفان نمی کنی
ذکرت بخیر ساقی مسکین نوازمن


برسان بندگی دختر رَز گو به درآی

که دَم و همّتِ ما کرد ز بند آزادت


برسان بندگی: ارادات واشتیاق ماراابلاغ کن بگو که ماخدمتگزاریم.
رَز: انگور
دختررَز: کنایه از شراب یا باده که ازانگورمی گیرند.
به دَرآی: ازپشتِ پرده بیرون بیا
دم وهمّت: اراده وخواستِ ما، پشتکار وعزم ِما
معنی بیت: ای ساقی که به باده دسترسی داری ارادت واشتیاق مارا به دختررَز(باده یاشراب) ابلاغ کن وبگو که دیگر دوره ی سیاهِ اختناق با اراده وتلاش ما سپری شد،ازپشتِ پرده بیرون بیا. 
حافظ دراین دوره ی جدید که ظاهراً وفق مراد بوده سرازپا نمی شناسد وبه باده پیام می فرستد که دیگرنیازنیست ازنظرها پنهان باشی بیرون بیا که میگساران انتظارت  رامی کشند. بنظرمی رسد دردوره ی سیاه اختناق،میکده هابسته بوده ومردم باده وشراب را  پنهانی می خورده اند.
 دراینجا شاعربه باده شخصیّتِ انسانی بخشیده وبا اوسخن می گوید. درجای دیگر درموردِ حضور دختر رز اینچنین می فرماید)
آمدازپرده به مجلس عرقش پاک کنید
تانگویند حریفان که چرا دوری کرد


شادیِ مجلسیان درقدم ومَقدَم توست

جایِ غم بادمَرآن دل که نخواهد شادت

مَقدَم: قَدَمگاه، جای پا
این بیت خطاب به ساقی ویا(مخاطب غزل شاه شجاع) بوده باشد هم به دختر رز(شراب) که دربیتِ قبلی شخصیّتِ انسانی داشت. هردو برداشت صحیح است.
معنی بیت: ای ساقی، یا ای ساقی به دختر رَز بعدازابلاغ درود ومحبّتِ ما ازطرف ما بگو:
شادی جمع دوستان(میگساران) ازوجود وحضور توست. هرگاه که تو درجمع ماحضور داری همه را مست ومسرورمی کنی، امیدوارم هردل که تورا نمی خواهد وتورابد می پندارد دلش به درد وغم مبتلاگردد.
هردل که زعشق توست خالی
ازحلقه ی وصل تو برون باد


شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت

بوستانِ سَمن و سرو و گل و شمشادت


تاراج:به یغمارفتن، غارت شدن.
تاراج خزان: غارتگری خزان، کنایه از دوران اختناق وخفگان است که به خزان تشبیه شده است.
رخنه نیافت: دراینجا یعنی خسارت ندید وزرد وخشک نشد ،ویران نشد.
بوستان سمن وسرو....: کنایه ازخانواده ودوستان ویاران است.
 بادرنظرگرفتن اینکه مخاطب غزل، شاه شجاع است، شاعر ازاینکه او ویارانش به سلامتی، دوره ی استبداد راپشت سرگذاشته و آسیبی ندیده اند به درگاهِ خداوند شکرگزاری می کند .
معنی بیت: خداراشکرکه بوستان سمن و...(وجود تو و خانواده ودوستانت) ازغارتگری خزان دراَمان بوده وهیچیک صدمه ای ندیدید.
شکرایزدکه به اقبال کله گوشه ی گل
نخوت باد دی وشوکت خار آخرشد


چشم بددورکزآن تفرقه‌ات بازآورد

طالع ِ نامور و دولتِ  مادرزادت

چشم بد دور: سلامت باشی،بلا به دورباشد
تفرقه: جدایی وپراکندگی، ازیکدیگرفاصله داشتن
طالع: بخت واقبال، 
نامور: نام آور ومشهور
دولت: امکانات، ثروت و مکنت، نیک بختی.
دولت مادرزاد: قدرت و اقبال خوش ذاتی 
معنی بیت:  ازبلایا وچشم زخم زمانه دراَمان باشی که ازآن طوفان جدایی آسیبی ندیدی و دوباره به میان یاران بازگشتی! توذاتاً خوش اقبال هستی وهنگام تولدّ،دولت وخوش شانسی راباخودآورده ای.
برشکن کاکل ترکانه که درطالع توست
بخشش وکوشش خاقانی وچنگزخانی


حافظ ازدست مَده دولتِ این کشتی ِنوح

وَر نه طوفان ِ حوادث ببرد بنیادت


دراین بیت آخرین: کشتی نوح هم می تواند استعاره ازشاه شجاع ، سافی وهم پیاله ی شراب  بوده باشد.
معنی بیت: حافظ مبادا  این کشتی نوح(شاه شجاع یاجام مِی) را ازدست بدهی، درغیر اینصورت  طوفان حوادثِ روزگار تورا ازپای در خواهد آورد. 
کشتی ِ باده بیاورکه مرابی رخ دوست
گشته هرگوشه ی چشم ازغم دل دریایی


  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۹/۰۹/۲۶
  • ۳۸۱ نمایش
  • رضا ساقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی