سحر بلبل حکایت با صبا کرد
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۶:۴۴ ب.ظ
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چهها کرد
به استناد بیت پایانی، حضرت حافظ این غزل را در مدح کمال الدین ابوالوفا سروده است. ابوالوفا از مردان سرشناس وهم روزگار حافظ، وظاهراً آدم خیّروخوشنامی بوده که شاعرعزیزما غزلی رابنام اوسروده است.
صبح گاهان بلبلی با باد صبا درد دل می کرد وازماجرای عشقِ گل می گفت که براوازاین دلدادگی چهاگذشته است. ازسوزاشتیاق خویش تعریف می کرد وازبی توجّهی گل گلایه می نمود.
فکربلبل همه آن بود که گل شدیارش
گل دراندیشه که چون عشوه کند درکارش
از آن رنگِ رخم خون در دل افتاد
وزآن گلشن به خارم مبتلا کرد
معنی بیت: بلبل در ادامه ی سخنان خویش می گفت : ازرنگ وروی دلکش ِ گل، دلم خون شد وبیتاب وبی قرارشدم لیکن ازآن همه گلهای خوش رنگ وبو، بیش ازخارناکامی ونامرادی چیزی نصیبم نشد!
بلبل، ازبادخزان درچمن دهرمرنج
فکرمعقول بفرما گل بی خارکجاست؟
غلام همّتِ آن نازنینم
که کارخیر بی روی وریا کرد
شاعرپس ازآنکه دردوبیت آغازین غزل، سخنان ِ شِکوه آمیزبلبل با بادصبا را که زبانحال دلِ عاشق پیشه ی خودش نیزهست بازگومی کند،دراینجابه بیان ویژگیهای خوبِ شخصیّتِ مخاطبِ غزل یعنی کمال الدّین ابوالوفا می پردازد ویادی ازکار نیک اومی کند که بی ادّعا ومخلصانه کارخیری انجام داده است. چنین گویند که ابوالوفا فردی نیکوکاربوده وقناتی جهت استفاده ی عموم درشیراز احداث نموده بود. ظاهراً اشاره به همین موضوع است.
معنی بیت: من ارادتمند ودوستار همّت واراده ی آن کس هستم که کارخیررافقط برای رضای خداو بدون تبلیغ و خودنمایی انجام داد وازخود باقیات وصالحاتی به یادگارگذاشت.
پنهان زحاسدان به خودم خوان که مُنعمان
خیرنهان برای رضای خداکنند
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
دراینجا شاعر روی سخن رابه جانب معشوق بی وفای خود( احتمالاً شاه شجاع باتوجّه به بیتِ بعدی) گرفته وزبان به شِکوه وگلایه می گشاید.
معنی بیت: شِکوه وناله ی من هرگزازبیگانان نیست چراکه هرچه بدرفتاری وکم توجّهی وجور وجفا بود آن آشنا (معشوق بی وفا)برمن روا داشت.
آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
چون من ازخویش برفتم دل بیگانه بسوخت
گرازسلطان طمع کردم خطا بود
وَراز دلبر وفا جستم جفا کرد
معنی بیت: من ازهمان ابتدا اشتباه کردم که ازپادشاه(شاه شجاع) توقّع ِمحبّت ودلجویی داشتم، پادشاهان ودلبران مستِ باده ی غرور هستند وجفاکاری رابروفاداری ترجیح می دهند.
مرنج حافظ وازدلبران حفاظ مجوی
گناهِ باغ چه باشدچواین گیاه نرست
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که دردِ شب نشینان را دوا کرد
خوشش باد: الهی که خوب وخوش باشد.
معنی بیت: الهی که حال آن نسیم سحرگاهی بیش ازپیش خوش باد که باوزش ِ خود، دمیدنِ صبح رانوید داد وغم واندوهِ شبِ عاشقان راباخود بُرد.
همه شب دراین امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازدآشنارا
نقابِ گل کشید و زلفِ سنبل
گره بندِ قبای غنچه وا کرد
درادامه ی بیت قبلی
معنی بیت:نسیم سحرگاهی که حجاب ازسرگل بازکرد وزلف سنبل را نوازش نمود وباپیچیدن درلابلای ورق های تودرتوی غنچه، باسرانگشت لطافت، گره ِ بندِ قبای آن راگشود وغنچه راشکوفا ساخت الهی که بیش ازپیش خوب وخوش بادا.
زکارما ودلِ غنچه صدگره بگشود
نسیم گل چودل اندرهوای توبست
به هرسوبلبلِ عاشق درافغان
تنعّم از میان باد صبا کرد
تنعّم: درنازونعمت بسربردن
معنی بیت: درحالی که بلبل ازجورو جفای گل نعره زنان به هرسومی دوید بادصبا ازهرراه رسید وبانوازش گلها به عیش وعشرت پرداخت.
خودرابکُش ای بلبل ازاین رشک که گل را
بابادصبا وقت سحرجلوه گری بود
بشارت بَر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهدِ ریا کرد
معنی بیت: به میگساران وباده پرستان نوید دهید که حافظ اززُهد ریاکارانه وتقوای دروغین توبه کرد، صف خودرااز متشرّعین متعصّب جداکرده وبه سوی شما می آید.
اگربه باده ی مُشکین کشد دلم شاید
که بوی خیرززهدِ ریا نمی آید
وفا از خواجگانِ شهر با من
کمال دولت و دین بوالوفا کرد
خواجگان: بزرگان شهر
بوالوفا:خواجه کمال الدین سید ابوالوفا شیرازی دوست حافظ
معنی بیت: ازمیانِ بزرگان شهر،تنهاخواجه کمال الدین ابوالوفابود که با من صمیمانه وفاداری نمود وراه ورسم وفا رابه انجام رسانید.
سروزرودل وجانم فدای آن یاری
که حقّ صحبت ومهرووفا نگهدارد
- ۹۹/۰۹/۲۵
- ۵۱۵ نمایش