شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۵:۳۶ ب.ظ
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که بمژگان شکندقلب همه صف شکنان
حافظ با اغلب پادشاهان هم روزگار خویش ارتباطات نزدیکی داشت بعضی اوقات بنابه دلایلی این ارتباط تیره وبعضی اوقات روشن وصمیانه وعاطفی بود. این غزل نیزچنانکه ازفحوای کلام برمی آید زمانی سروده شده که ظاهراًحافظ ازمسئله ای مکدّرشده وخودرا کنارکشیده است بنظرچنین می رسد که پادشاه وقت درحال نازکشیدن ازحافظ وباز گرداندن اوبه بارگاه است لیکن چنانکه خواهیم دید اوبا پاسخهای عارفانه،کنایه های حافظانه ومقتدرانه این دعوت رارد کرده وحفظ عزّت نفس ومناعت طبع را برعیش وعشرت زودگذر ترجیح داده است.
شمشاد: درختی همیشه سبز که دارای گونه های زیادیست. کشیده ، رعنا. بلندبالا و زیبا. سروقد
خسرو: شاهنشاه،شهریار
احتمالاً منظورحافظ از "شیرین دهنان" علاوه بر نوشین لب بودن، شیرینی سخنی نیزهست واگراین گمان درست باشد مخاطب حافظ ضمن آنکه پادشاه خوش قدوبالایان ونوشین لبان بوده شاهنشاه شاعران نیزبوده، یعنی طبع شعری داشته حافظ ازروی لطف به اواین لقب راداده است. دراینصورت این احتمال قوّت می گیرد که مخاطب غزل کسی جزشاه شجاع نیست. ضمن آنکه حافظ دربیت بعدی نیزاز"شاعران" با همین عنوان "شیرین سخنان" یادکرده است.
"صف شکنان" جنگجویان شجاع ودلاوران بی باک که یک تنه به صف دشمن می زدند. دراینجا مخاطب غزل، چنان جذبه وقدرتی داردکه نه باشمشیر بلکه باخنجر مژگان، حتّا قلبهای این جنگجویانِ شکست ناپذیر رامی شکافد وآنهارابه تسخیردرمی آورد.
معنی بیت: پادشاه رعنا ،سالار سروقامتان وشهریارنوشین لبان که باتیرمژگان قلبهای صف شکنان جنگاور را به راحتی می شکافد وآنهارابه تسخیردرمی آورد.... ادامه ی سخن دربیت بعدی:
مست بگذشت ونظر برمن درویش انداخت
گفت ای چشم وچراغ همه شیرین سخنان
معنی بیت: سرمست ومغرور درحال عبور نگاهی برمنِ درویش کرد وگفت: ای حافظ ای چشم وچراغ شاعران وشیرین سخنان.... ادامه دربیت بعدی:
تا کی ازسیم وزَرت کیسه تُهی خواهد بود
بنده ی من شو و برخورزهمه سیم تنان
معنی بیت: ای حافظ تاکی می خواهی اینچنین فقیرانه باسختی ومشقّت زندگی کنی وتهیدست باشی ؟ بیا مُرید وبنده ی من باش تادر سایه ی حمایت من، ازمزایای زیادی برخوردارگردی باقبول این پیشنهاد کیسه ات پرازسیم وزَرمی شود وازلذّتِ عیش ونوش با سیمین بدنان نیز بهرمندمی شوی.
حافظ گویی که ازشنیدن پیشنهاد شاه مبنی برپذیرش بندگی وبرخورداری ازرفاه وعیش ونوش دچارتردیدشده وبه وسوسه افتاده باشد ناگهان به خودآمده وخطاب به خویش نهیب زده می فرماید:
کمترازذرّه نهای پَست مشو مِهر بورز
تا به خلوتگهِ خورشیدرسی چرخ زنان
چگونگی معلّق بودن ذرّات غبار درهوا، همواره بستری برای تفکّر وتحقیق متفکّرین ازقدیم تا به امروز بوده واندیشمندان زیادی اززوایای گوناگون به این موضوع پرداخته وپژوهشهای علمی زیادی انجام داده اند. آخرین پژوهش مهمّی که دراین مورد انجام گرفته توسط مرحوم پروفسورحسابی به تشویق انیشتن باعنوان(ذرّات تا بی نهایت....)می باشد که سروصدای زیادی برانگیخت و درکانون توجّه آکادمی های مهم علمی جهان قرارگرفت. حافظ این اعجوبه ی روزگاران نیز که همیشه فراتراززمانه ی خویش می اندیشیده گویی نیک می دانسته که درآینده باپیشرفت علم ودانش، درعرصه ی فیزیک چه رخدادهای عظیمی رقم خواهد خورد ازهمین رقص ذرّات غبار توجّهش را جلب نموده،دست بکارشده واززاویه ای حافظانه وبادیدی عاشقانه به موضوع نگریسته وبادستمایه قراردادن این موضوع،مضمونی نغزوزیبا والبته اندیشه زاخَلق کرده است.
همگان کم وبیش معلّق بودن ذرّات درهوا را مشاهده کرده ایم به ویژه اگر نور از روزنه ای باریک به داخل مکانی تاریک بتابد چرخ زدن ورقص ذرّات غبار با وضوح بیشتری به چشم می خورد. حافظ خوش ذوق بامشاهده ی این وضعیّت، برخاستن ذرّات غبار اززمین وحرکت به سوی نور وروشنایی رابه سیرو سلوک عاشقانه تشبیه نموده وآن رامایه ی انگیزش وعبرت خودقرارداده است. دراین قیاس حافظانه، "خلوتگاه خورشید" کنایه ازسراپرده ی حرم معشوق و"ذرّه" کنایه ازعاشق است که باهمّتی عظیم سرمست ازباده ی اشتیاق وصال به سوی سرمنزل مقصود رقص کنان درحرکت است.
معنی بیت: مراقب باش ای حافظ، ببین که ذرّاتِ ناچیزگردوغبار چگونه باهمّتی ستودنی به سوی منبع نور وروشنایی رقص کنان درحرکت وتلاشند تونیزکه کمترازذرّه نیست پست وحقیرمشو (تسلیم وسوسه ی بندگی ونشستن برسرسفره ی عشرت شاهانه مشو) تومی توانی با انتخاب طریقِ عشق و مِهرورزی، بی آنکه ذرّه ای منّت مخلوق رابپذیری، عاشقانه ورقص کنان به حریم سراپرده ی وصال معشوق اَزلی برسی وازلذّت عیش ابدی مستفیض گردی.
به هواداری اوذرّه صفت رقص کنان
تالب چشمه ی خورشیددرخشان بروم
برجهان تکیه مکن وَرقدحی می داری
شادی زُهره جبینان خور و نازک بدنان
شادی روی کسی خوردن : به یاد کسی به سلامتی وشادی کسی شراب نوشیدن. درمیان میخوران رسم نیکویی ازقدیم وجود داشته وهنوزنیزبه همان قوّت باقی مانده به این شرح که شخص هنگام سرکشیدن جام شراب یا باده، برخودوظیفه می داند که ازدوستان غایب یاحاضر ،کس یاکسانی رایاد کرده وآن جام رابه سلامتی یاشادی روی او بنوشد.
زُهره جبینان : خوبرویانی که پیشانی بلند ونورانی مانند ستاره ی زهره دارند.
نازک بدنان: نازک اندامان، آنان که دارای اندامی ظریف ودلبرانه دارند.
معنی بیت: جهان وهرچه دراوهست ناپایدار وبی ثبات است بهترآن است که براین دنیای فانی اعتماد مکنی که هیچ تضمینی برای بقای هیچ چیز ودوام یک لحظه عمر وجود ندارد. اگرجام باده ای داری آن راصرف عیش ونوش وخوشگذرانی کن وبه شادی وسلامتی خوبرویان لطیفِ زهره جبین ودلبران شوخ نازک بدن بنوش وبه شادخواری بپرداز.
ای دل اَرعشرت امروزبه فردا فکنی
مایه ی نقدِ بقاراکه ضمان خواهدشد؟
پیرپیمانه کش من که روانش خوش باد
گفت پرهیزکن ازصحبت پیمن شکنان
پیرپیمانه کش: باده فروش،پیرمغان، مرشد. هیچ کس نمی داند مراد ومرشد حافظ چه کسی بوده زیراهیچ اسمی دراین مورد دردیوان اونیامده است. بنظرمی رسد حافظ با وسواس عجیبی که درانتخاب پیر وراهنما داشته، نتوانسته کسی را متناسب با اندیشه وسلیقه ی خود پیدا کرده وبه عنوان مرشد ومراد بپذیرد ازهمین روطبق عادتی که ازاوسراغ داریم ( همه چیزرا به نقد می کشد قوانین رابه هم می ریزد وازنو وبه سلیقه وسبک خویش بنا می نهد) دراین موردنیز دست بکارشده ودرکارگاه خیال، یک نفرعارفِ روشن ضمیر داناوفرزانه رابه نام "پیرمغان" خَلق نموده تا به راحتی توانسته باشد باورها وافکار منحصربفرد خویش را اززبان اوبازگونماید.
معنی بیت: پیر ومُراد من که روحش شاد باد توصیه کرده که ازهمصحبت شدن با عهدشکنان پرهیزکن وباآنان نشست وبرخاست مکن ( من نیزبنابه توصیه ی او، پیشنهادِبندگی وبرخورداری ازنازونعمت شاهانه را رد می کنم ونمی پذیرم. من ازپیرمغان یادگرفته ام که تلخی فقر وتهیدستی را به شیرینی کاذبِ ثروت وسیم وزر ترجیح دهم لیکن آزاد ورها ازهرقید وبندی نفس بکشم وآزادانه بیاندیشم. من به وارستگی ازبندِ تعلّقات دنیی ودینی دل خوش کرده وبه کنج قناعت ودرویشی بسنده می کنم)
گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همّتم
گربه آب چشمه ی خورشیددامن ترکنم
دامن دوست بدست آروزدشمن بگسل
مردیزدان شو وفارغ گذر از اهرمنان
بِگُسَل: دوری کن،ببُر
مرد یزدان: مردی که جزبه حق نمی اندیشد وجزبه حق نمی گوید وجزبه حقرفتارنمی کند.
فارغ: آسودگی خیال
اَهْرِمَنان: اهریمنان، شیطان صفتان
معنی بیت: پیرمن گفت سعی کن فقط به دامن دوست(معشوق اَزلی) چنگ توسّل بزنی واز دشمنانش دوری کنی به حق بیاندیش وکرداری پاک داشته باش تاازگزند اهریمنان وشیطان صفتان محفوظ مانی ورستگارشوی.
مانگوییم بد ومیل به ناحق نکنیم
جامه ی کس سیه ودلق خود ازرق نکنیم.
با صبا در چمن لاله سحر میگفتم
که شهیدان کهاند این همه خونین کفنان
چمن لاله: باغ لاله، دشت لاله زار
خونین کفنان: کنایه از گلهای سرخ لاله.
معنی بیت: سحرگاهان دردشت لاله زاری ازنسیم صبا سئوال کردم که این آلاله های درخون خفته درچه راهی وبرای چه کسی قربانی شده اند؟ صبا پاسخ داد:
گفت حافظ من وتومَحرم این راز نهایم
ازمی لَعل حکایت کن وشیرین دهنان
معنی بیت: ای حافظ من وتو مَحرم این اسرار نیستیم ونمی توانیم از رازهای خلقت سر دربیاوریم بهتراست به جای کند وکاو در رازدَهر ،به عیش وشادمانی بپردازیم بنابراین ازباده ی ناب ونوشین لبان سخن بگوی وبه عشرت و خوشگذرانی بکوش.
حدیث ازمطرب ومِی گوی ورازدَهرکمتر
که کس نگشودونگشاید به حکمت این معمّارا