گلبرگ را ز سُنبل مُشکین نقاب کن
يكشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۹ ب.ظ
گلبرگ را ز سُنبل مُشکین نقاب کن
یعنی که رُخ بپوش و جهانی خراب کن
"گلبرگ"کنایه از رخسار معشوق
"سنبل"کنایه ازگیسو
مُشکین: سیاه ومعطّر
نقاب: حجاب، روبند
معنی بیت: رخسار خودرا با گیسوان معطّر و خوشبو بپوشان تا ازنادیدن روی ماه توفغان دردل مردمان بیافتد وجهانی خمار وخرای گردد.
بُتی دارم که گِردگل زسنبل سایبان دارد
بهارعارض اَش خطی به خون ارغوان دارد
بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را
چون شیشههای دیده ی ماپرگلاب کن
دراین بیت صورت یاربه باغ تشبیه شده است.
شیشه های دیده: چشم های اشگبار به شیشه های گلاب تشبیه شده است.
"گلاب" کنایه ازعرق است.
معنی بیت: ازچهره ی خود عرق بیفشان و گِرداگرد باغ ِ رخسارخویش راهمچون چشمهای اشگبارما باقطرات گلاب تزیین کن.
گل بررخ رنگین توتالطف عرق دید
درآتش شوق ازغم دل غرق گلاب است
ایّام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد
ساقی به دور باده ی گلگون شتاب کن
دورباده: گردش جام باده
معنی بیت: زمان ماندگاری وشادابی گل همچون قافله ی عمرشتاب برداشته ودرحال تمام شدن است ای ساقی درگردشِ جام باده ی گلرنگ شتاب کن
صبح است ساقیاقدحی پرشراب کن
دورفلک درنگ ندارد شتاب کن
بگشا به شیوه نرگس پرخواب مست را
وزرَشک چشم نرگس رعنابه خواب کن
شیوه: راه ورسم، نازوادا،افاده
"نرگس" درمصرع اوّل به معنی چشم ودرمصرع دوم به معنای گل است.
رشک: حسد
معنی بیت: بانازوافاده چشم مست وخواب آلود خودرابگشا تا گل نرگس رعناازحسادت نتواند توراببیند ودرخواب فرو رود.
گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
شیوه ی تونشدش حاصل وبیمار بماند.
بوی بنفشه بشنو وزلف نگارگیر
بنگربه رنگ لاله وعزم شراب کن
معنی بیت: به تفرّج بیا به چمن شمیم بنفشه بشنو به ذوق درآی وبه بازی زلف نگارخویش بگیرسپس رنگ ارغوانی لاله راتماشا کن وجام شرابی بخواه.
به باغ تازه کن آئین دین زردشتی
کنون که لاله برافروخت آتش نمرود
زانجاکه رسم وعادت عاشق کُشیّ توست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن
قدح: جام شراب،کاسه ی بزرگ
عتاب: تندی ونامهربانی سرزنش
معنی بیت: ازآنجائیکه که رسم وعادت همیشگی توزجردادن وکُشتن عاشقان است وهیچ وقت باعاشقان خود مهربان نبوده ای حال نیز مطابق روال با دشمنان به عیش ونوش بپرداز وبا دوستان وعا شقانت کج خُلقی وبدرفتاری کن.
چودست برسرزلفش زنم به تاب رود
وَرآشتی طلبم باسرعتاب رود
همچون حباب دیده به روی قدح گشای
وین خانه را قیاس اساس از حباب کن
حباب: . گنبدآب که به شیشه می ماند ودیری نمی کشد که می ترکد. در اصل حَباب است که درزبان محاوره ای حُباب گفته می شود.
"خانه" کنایه از دنیاست.
قیاس کن: مقایسه کن
اساس: بنیاد، پایه
همچون حباب دیده به روی قدح گشای: حباب وقتی چشم بازمی کند باتمام وجودبازمی کند اشاره به همین مطلب است.
معنی بیت: همانند حباب بااشتیاق وباتمام وجود به قدح نگاه کن وآن را بخواه چراکه اگرنیک بنگری این دنیا واین زندگانی، مانند حباب ناپایدار است وبه زودی ازبین خواهد رفت. میزان فناپذیری دنیاراباحباب مقایسه کن هردو ناپایدارهستند.
حباب راچوفتدبادنخوت اندر سر
کلاهداری اَش اندرسرشراب رود.
حافظ وصال میطلبد از ره دعا
یارب دعای خسته دلان مُستجاب کن
مستجاب: جواب گرفتن، برآورده شدن دعا
معنی بیت : حافظ وصال یاررا ازطریق دعا می طلبد خداوندا دعا ها ودرخواستهای عاشقان خسته دل رابرآورده کن
می کندحافظ دعایی بشنو وآمین بگو
روزیِ ماباد لَعل شکّرافشان شما
- ۹۹/۰۹/۲۳
- ۸۶۵ نمایش