بهاروگل طَرب انگیز گشت وتوبه شکن
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۸ ق.ظ
بهاروگل طَرب انگیز گشت وتوبه شکن
به شادیِ رُخ گل بیخ غم ز دل برکن
طَرب : شادی
معنی بیت: موسم بهاراست گلها شکفته و وسوسه انگیزشده اند وسوسه برای شکستن توبه ونوشیدن شراب، به برکت شادی روی گل، به عیش ونوش بپرداز وریشه ی غم واندوه را ازوجودخویش برکن وسرشارازشادمانی باش.
به عزم توبه سحرگفتم استخاره کنم
بهارتوبه شکن می رسدچه چاره کنم؟
رسید باد صبا غنچه در هواداری
زخود برون شدوبرخوددرید پیراهن
بادصبا: نسیم روح نوازیست که درادبیات عاشقانه ی ما رابط میان عاشق ومعشوق است. ازجانب سرمنزل معشوق می آید وشمیم جانبخش گیسوان اورا به عاشقان هدیه می کند ومتقابلاً پیام عاشقان رابه معشوق می رساند.
هواداری : هواخواهی ،طرف داری
معنی بیت: نسیم صبا وزیدن آغاز کرده غنچه ها ازخودبیخودشده وپیراهن های خویش را دریده اند گلها شکفته شده اند.
نسیم صبا به همراه بوی خوش زلف دوست، درلابلای ورقهای فروبسته ی غنچه هانفوذکرده وغنچه هابا شنیدن عطرگیسوان یار ازشدّت اشتیاق جامه برتن دریده اند.
خون شد دلم به یادتوهرگه درچمن
بندقبای غنچه ی گل می گشاد باد
طریق صدق بیاموز ازآب صافی دل
به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
طریق صدق : راه و روش درست، راستی ودرستی
صافی: بی غش، خالص، ناب
"ازآب ِصافی ْ دل" یا ازآبِ صافی ِ دل: هردو خوانش به معنای آبی که دل راصفا می بخشد، آب زلالی که بی آلایش است. باتوجه به "مثل مستی وراستی" کنایه ازباده ی ناب وزلال است.
به آب روشن می عارفی طهارت کرد
علی الصباح که میخانه را زیارت کرد
به راستی طلب: به درستی بطلب
معنی بیت: رسم راستی وپاکیزگی را از آب زلال بیاموز که هیچ آلودگی وناخالصی ندارد. (ببین که چگونه باده نوشان ازاین آب روشن به راستی وبی ریایی می رسند.) آزادگی ووارستگی رانیز به درستی از سروچمن طلب کن. به سروِ راست قامت بنگر که چگونه ازبند تعلّقات وبارغم میوه رها شده است.
پاک وصافی شووازچاه طبیعت بدرآی
که صفایی ندهد آبِ تُراب آلوده
ز دستبُردِ صبا گِردِ گل کُلاله نگر
شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمَن
"دستبرد" ایهام دارد: ۱-چیزی را ربودن وبه غارت بردن ۲- دسترسی
کُلاله: موی پیچیده،مُجعّد، کاکل
"شکنج" نیزایهام دارد:۱- پیچ وخم زلف، شکن ۲- فریب وحیله
باتوجّه به ایهامی که دردواژه ی دستبرد وشکنج وجود دارد دومعنی متفاوت می توان برداشت کرد.
برداشت اوّل: ببین که گل ازترس به غارت رفتن برگ های خودتوسط صبا، چگونه زلف خودرا گرداگردخویش محکم به هم بافته و پیچیده است! (ورقهای به هم بافته شده ی گلبرگها به زلفِ به هم بافته شده تشبیه شده که گرداگرد گل بسته شده است) ببین که چگونه سنبل ازروی حیله ونیرنگ،به ظاهر به قصد حمایت ازسمن در مقابل دستبردصبا امّادرباطن باهدفی لذّت جویانه وازروی درازدستی! خودرابه روی سمن انداخته است!
برداشت دوّم: ببین که به لطف وزش نسیم صبا ودسترسی آن ،چگونه گِردادگِرد گل ، گلبرگهای لطیف به هم پیوسته وبافته شده، گویی که زلف خویش رابافته وگرداگرد خویش بسته است. بنگر که به برکت دسترسی بادصبا به چه ظرافتی زلف سنبل خمیده وبه روی سمن افتاده است؟ هنرنمایی نسیم صبارا تماشا کن که چه صحنه ی خیالپرور وخیال انگیزی خَلق کرده است؟
نسیم درسرگل بشکندکُلاله ی سنبل
چوازمیان چمن بوی آن کُلاله برآید
عروس غنچه رسید از حَرم به طالع سَعد
بعینهی دل و دین میبرد به وَجهِ حَسن
عروس غنچه: غنچه به عروس تشبیه شده است.
حرم: سراپرده، خلوتگاه
طالع: بخت واقبال
سعد: مبارک ونیک
به عینهی : به روشنی،آشکارا
به وَجهِ حَسن: به بهترین روش
معنی بیت: عروس غنچه به برکت اقبال خوشی که داشت ازخلوتگاه خود بیرون آمد(به گل تبدیل شده و جلوه گری می کند) آشکارا خودنمایی می کند وازهمگان دل ودین به غارت می برد.
تمام جلوه ی جمال وشکوهِ شکوفایی گل، مدیون لطفِ بادصباست، بادی که ازسرکوی دوست می وزد وبوی معطّراورادرچمن می پراکند وغنچه های دل گرفته رابه شکوفندگی تشویق می کند.
دوش بادازسرکویش به گلستان بگذشت
ای گل این چاکِ گریبان توبی چیزی نیست
صفیر بلبلِ شوریده و نَفیر هزار
برای وصل گل آمدبرون زبیت حَزَن
صفیر: صدا بانگ
شوریده: عاشق
نفیر:فریاد
هَزار: نوعی بلبل، هزاردستان، هزارآوا
بیت حزن: خانه ی پراندوه وغم، "بیت الاحزان" همان خانه ایست که یعقوب درفراق یوسف می نالید. دراینجا کنایه ازاین است بلبل تاآمدن فصل بهار درفراق گل می نالید.
معنی بیت: بانگ ناله ی بلبل وفریادی که ازلانه ی غم فزای هزارآوا می شنیدیم همه درفراق گل وبرای وصل او بوده است.
کنون که برکف گل جام باده ی صاف است
به صدهزارزبان بلبل اَش دراوصاف است
حدیثِ صحبتِ خوبان و جام باده بگو
به قولِ حافظ و فتوای پیرِ صاحب فن
عبوس نشستن وغمگینانه زیستن هیچ استعداد ونبوغی لازم ندارد. همین که درپائین ترین سطح آگاهی باشیم خودبخود غمناک واخم آلود وجدّی خواهیم بود ذهن ما همیشه برای دلمردگی واندوهباری چیزی پیداکرده وماراملول وافسرده خواهدنمود بنابراین هراحمق وابلهی می تواند عبوس وجدّی وتندخوبوده باشد اما به سبک حافظانه؛ شادمانه زندگی کردن هنرحقیقیست هنری که نبوغ وفهم زیادلازم دارد برای بانشاط بودن وطنزآلودرفتارکردن باید درسطح بالاتری ازآگاهی ومعرفت باشیم. عیش وعشرت طلبی همتّ والا می خواهد میل به سروروشادمانی تابع میزان ِدرکِ درونی ماست. بی تردید حافظ که این همه برطبل عیش وعشرت می کوبید باید درک عظیمی ازجهان هستی داشته وبه سطح والایی ازآگاهی رسیده بود.
حدیث : قصّه، داستان
فتوی صاحب فن: نظریه ی کارشناسی ، کنایه ازپیرمی فروش
معنی بیت: بنا به نظرکارشناسی پیررندان، وبنابه توصیه ی حافظ، حال که بادصبامی وزد وگل به جلوه گری مشغول است سخن ازصحبت خوبرویان به میان آر وازجام شراب بگو.
بیارمی که به فتوای حافظ ازدل پاک
غبار زَرق به فیض قدح فروشوییم
- ۹۹/۰۹/۳۰
- ۱۹۲ نمایش