به صوت بلبل و قُمری اگر ننوشی می
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۱۰ ق.ظ
به صوت بلبل و قُمری اگر ننوشی می
علاج کی کنمت آخرالدّواء اَلْکَی
آخِرُالدَواء: آخرین دارو، معالجه نهایی.
اَلْکَی : داغ کردن، سوزانیدن
«آخر الدواء الکی» به معنی داغ کردن وسوزانیدن زخم است. اصطلاحی پزشکی است که از عربی وارد زبان فارسی شده است. این اصطلاح زمانی بکارمی رفت که درمعالجهی زخمهای شدیدهیچ کاری نمیشد کرد دست آخر باید زخم را می سوزانیدندتاعفونت نکند. دراینجا منظور داغ کردن وسوزانیدن نیست بلکه ازابتدا به سراغ کارآخرین گزینه ی درمان رفتن است.
معنی بیت:
( اگرآفتاب تورامست نسازد،اگرنتوانی بانسیم به رقصی، اگرتابش ماه تورابه وجد وشعف وانمیدارد،اگرباشنیدن آوازرود اتفاقی دردرون تونمی افتد..... وای برتو...) اگربه آوازبلبل وترانه ی قُمری وسوسه ی باده نوشی درجانت نیافتد وبیقرارنگردی وباده ننوشی بیماری توپیشرفت کرده وبه مرزخطررسیده است. من چگونه می توانم تورامدوا کنم؟ به طنز می فرماید:
درچنین شرایطی زمان درمان توگذشته وضعیّت تو شرایط خاصی پیدا کرده! بناچار برای درمان تو،باید به سراغ سخت ترین ودردناک ترین راهکاررفت. نبایدوقت رابیهوده تلف کرد. ناگزیرم آخرین گزینه را، درهمین ابتدای کارانجام دهم!
من نگویم که کنون با که نشین وچه بنوش
که توخود دانی اگرعاقل وزیرک باشی
ذخیرهای بنه ازرنگ وبوی فصل بهار
که میرسند زپی رهزنان بهمن و دی
معنی بیت: به هوش باش که بادغارتگردی وبهمن درکمین هستندتا آثاربهاروسرسبزی رابه یغماببرند ازرنگ وبوی بهار اندوخته ای داشته باش تابوسیله ی آن توانسته باشی اندکی از سختی روزهای زمستان وجوروجفای بهمن ودی بکاهی.
برای مقابله باتاریکی شب باید درروز به فکرچراغ باشی وبرای مواجه بامشکلات پیری درجوانی تدبیری بیندیشی.
باغبانا زخزان بیخبرت می بینم
آه ازآن روز بادت گل رعنا ببرد
چو گل نقاب برافکند ومرغ زد هوهو
منه ز دست پیاله چه میکنی هی هی
گل نقاب برافکند: کنایه از شکفته شدن گل و ودرآمدن ازغنچه
هوهو: کنایه ازآوازخوانی مرغ
هی هی : بیدار شو
معنی بیت: هنگامی که می بینی گل ازپرده ی حجاب بیرون آمد وشکوفاشد وجلوه گری آغازنمود وقتی می بینی بلبل شروع به نغمه سرایی کرد پیاله ی شراب رابردارو به عیش وعشرت بپرداز غفلت مکن چه کارمی کنی؟ تعلل برای چیست؟ به هوش باش که خیلی زود دیرخواهدشد ورهزنان بهمن ودی فراخواهند رسید.
چومرغ نغمه سراسازخوش نوا آورد
تونیزباده به چنگ آر وراه صحراگیر
شکوهِ سلطنت و حُسن کی ثباتی داد
ز تختِ جم سخنی مانده است و افسر کِی
کِی: کی قباد.
جم: جمشید، پادشاه افسانه ای که جلال وشکوه سلطنت وی معروف است.
معنی بیت: بدان که فرّ وجلالِ سلطنتِ هیچ پادشاهی تاکنون پایدار وباقی نمانده ونخواهدماند. ببین چگونه آن همه شکوه وعظمت تخت جمشید وفر وجلال تاج کیقباد بر بادفنارفت واینک تنها سخنی ازآنهاباقیمانده است؟ ببین وعبرت پذیر که همه چیزفانیست وهیچ مال ومنال وجاه وجلال هیچکسی پایدارنمی ماند.
که آگه است که کاووس وکی کجارفتند؟
که واقف است که چون رفت تخت جم برباد؟
خزینه داری میراث خوارگان کفر است
به قول مطرب وساقی به فتوی دَف ونی
خزینه داری: نگهداری مال وثروت، کنایه از خسیس بودن وخرج نکردن ثروت وانبارداری کردن برای دیگران و وارثان
میراث خوارگان: کسانی که ارث خواهند برد، وارثان
فتوی : فتوا ورای صادرکننده
معنی بیت: خسیس بودن وثروت اندوختن برای وارثان، بنا به فتوای دف ونی، کاردرستی نیست. به قول مطذب وساقی آدمی باید تازنده هست به عیش ونوش وشادمانی بپردازد وابلهانه برای دیگران (وارثان) ثروت نیاندوزد وانبارداری نکند این فتواییست که دف ونی صادره کرده ومارابه خوشگذرانی وخوشباشی توصیه کرده اند.
چنگ خمیده قامت می خوانندت به عشرت
بشنوکه پند پیران هیچت زیان ندارد.
زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند
مجو زسفله مروّت که شیئهُ لا شی
سفله: پست وزبون.
مروّت: جوانمردی
شَیْئهُ: چیزاو
لاشیی: لاشیئی، چیزی نیست.
معنی بیت:
روزگارهرنعمتی که به آدمی می بخشد دیریازود بازپس می گیرد روزگارپست وفرومایه وبی رحم هست ازاوجوانمردی وسخاوت انتظار نداشته باش که هر چیزی که میدهد بی ارزش وناپایداراست.
مجودرستی عهدازجهان سست نهاد
که این عجوزه عروس هزارداماد است
نوشتهاند بر ایوان جنّتُ المَأْوی
که هرکه عشوه ی دنیی خریدوای به وی
جنّتُ المَأْوی: یکی از هشت بهشت که نزدیک درخت سدرهُ المُنتهی واقع است.
عشوه خریدن: فریب خوردن
معنی بیت:
برروی سردر ایوان بهشت نوشته اند:
ای وای برکسی که فریب جاذبه های دنیا راخورده وبرآنها دل بسته ووابسته بوده باشد. وابستگی به هرچیزناپایدار وموقتی، جزپشیمانی وحسرت وخون دل خوردن سودی نخواهدداشت.
ازرَه مروبه عشوه ی دنیا که این عجوز
مکّاره می نشیند ومحتاله می رود
سخانماندسخن طی کنم شراب کجاست
بده به شادی روح و روان حاتم طی
سخا: کرم و بخشش
سخن طی کنم: سخن به پایان برسانم
حاتم طی: حاتم طایی،ازبخشش کنندگانِ معروف دوره ی پیش از اسلام که به سخاوتمندی مشهور است.
معنی بیت:
کرم وبزرگواری درکس نمانده،سخن رابه پایان برسانم شراب بیاورتا به یاد حاتم طایی وبه شادی روحوروان اوبنوشیم. هم او که ثروت اندوزی نکرد ودرزمان حیات خویش به فقیران زرومال می بخشید وگره ازآنان می گشود ودست ودلبازی فراوان می کرد.
درده به یادحاتم طی جام یک منی
تانامه ی سیاه بخیلان کنیم طی
بَخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ
پیاله گیروکرم وَرزوالضَّمانُ عَلَی
بخیل: سیه کاسه،خسیس
کَرَم ورز: بخشش کن
الضَّمانُ عَلَیَّ: ضمانت آن برعهده ی من
معنی بیت: ای حافظ، خسیس وسیه کاسه هیچ بویی از بخشش وسخاوت نبرده است پیاله به دست بگیرو شراب بخشش کن خودم ضمانت درستی این کار را برعهده می گیرم.
حدیث چون وچرا دردسردهدای دل
پیاله گیر وبیاسا زعمرخویش دمی
- ۹۹/۰۹/۳۰
- ۳۰۴ نمایش